نام کتاب : حكومت دينى از منظر استاد شهيد مطهري نویسنده : قدردان قراملكى، محمد حسن جلد : 1 صفحه : 16
اسلام معرفى مىكند[1]
كه در صورت همبستگى دين و سياست، آنان نقش خود را در جامعه عربى مسلمان از دست
خواهد داد.
طرفداران سكولار مسلمان را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد. گروه اول
كه فراوانى بيشترى در جهان تسنن دارند، هدف و غايتشان از جانبدارى از مكتب تفكيك،
رهايى دين و مقدسات از سلطه و دستبرد حاكمان و سلاطين است كه با ادعاى تلفيق دين و
سياست، دين را به خدمت سياست گرفتهاند و در حقيقت حاكمان با خواندن خود به عنوان
«أولى الامر» و تقديس سياست، دين را خادم حكومت و سياست كردند، نه سياست را خادم
دين[2].
گروه دوم هدف مقدس نداشتند و چهبسا بهخاطر اغفال و كجفهمى يا
اغراض دنيوى از سكولار جانبدارى مىكردند. مثلا برخى به منظور سركوب نهضت سيد
جمال و آثار آن، منادى سكولاريسم بودند[3]. انگيزه
حاكمانى مثل آتاتورك[4]- كه استاد
از او به عنوان قهرمان بزرگ سكولار نام مىبرد- و انور سادات[5]
هم روشن است.
اما در ايران شيعه بيشتر صداى سكولار از دوره مشروطه طنين افكنده و
در حكومت رضا خان به اوج خود رسيد و بحث آن به عرصه مطبوعات هم كشيده شد. مثلا
نويسندهاى به نام ابراهيم مهدوى زنجانى در سال 1345 شمسى در مجله زن روز (شماره
90، ص 75) بعد از تقسيم آموزههاى اسلام بر اصول عقايد و عبادات و قوانين اجتماعى
و دنيوى مىگويد:
قسم اول و دوم جزء دين است، اما قسم سوم جزء دين نيست، زيرا دين با
زندگى مردم سروكار ندارد.
استاد در نقد نويسنده فوق مىنويسد:
من نمىتوانم باور كنم يك نفر در يك كشور اسلامى زندگى كند و اين
اندازه