نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 73
هدايت است، مردم خود بايد راه هدايت در پيش
گيرند و به عمل صالح مبادرت ورزند. پس پيامبر، وكيل مردم در امر هدايت نيست، بلكه
تنها عهدهدار ارائه طريق هدايت است، اين واقعيت كه پيامبر فقط هادى است و وكيل
مردم در امر هدايت نيست و آنان خود بايد متصدّى و مجرى اعمال صالح و موجبات هدايت
باشند. در قالب حصر اضافى چنين بيان شده است.[1] فمن اهتدى فإنّما يهتدى لنفسه و من ضلّ فإنّما يضلّ عليها و ما أنا عليكم
بوكيل.[2]
بنابراين، اشتباه اصلى عبد الرازق آن است كه حصر در اين قبيل آيات را حصر حقيقى، و
ذكر وصف خاص را دليل بر نفى كليّه اوصاف ديگر از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله
و سلم دانسته است، حال آن كه اين آيات، مشتمل بر حصر اضافى هستند و اساسا نظر به
صفات و مناصب ديگر نيستند و هريك وصف خاصّى را كه مورد توهّم بوده است نفى مىكند.
پاسخ استدلال دوم
با مراجعه به تاريخ عرب قبل از اسلام، اين حقيقت آشكار مىگردد كه
عرب قبل از اسلام، فاقد حكومت و سلطه سياسى منظّم بود. حكومتى كه امنيت را در داخل
برقرار سازد و دشمنان خارجى را مهار سازد، وجود نداشت. نظم قبيلهاى، تنها شكل
انتظام موجود در آن عصر و سرزمين بود. ما به هيچ وجه، شكل و قالب سياسى و ادارى
موجود در اقوام و ملل متمدّن آن عصر را در جزيرة العرب مشاهده نمىكنيم. هر
قبيلهاى داراى رهبرى قبيلهاى بود و وحدتى مستقل و متمايز از ديگر قبايل داشت. در
چنين شرايطى، پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم تغييراتى همه جانبه در
شبهجزيره عربستان به وجود آورد كه حاكى از اقدام به تأسيس نظم سياسى و احداث
حكومت است؛ در محيطى كه اساسا فاقد حكومت و دولت مركزى بوده است. اينك به برخى از
اين اقدامات كه شاهد تاريخى تحقّق و تأسيس دولت دينى به دست پيامبر صلّى اللّه
عليه و اله و سلم محسوب مىشود، اشاره مىكنيم:
[1] - الميزان فى تفسير القرآن، ج 12، ص 241- 242، ذيل
آيه 35 سوره نحل( 16)؛ ج 10، ص 133، ذيل آيه 108 سوره يونس( 10).