نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 72
پاسخ استدلال اوّل
مراجعه به قرآن شريف، اين نكته را آشكار مىكند كه شؤون و مناصب
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم منحصر در ابلاغ پيام الاهى و انذار مردم نيست
براى نمونه، قرآن براى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم شأن، جهاد با كفار و
منافقان، تشويق مؤمنان به مقاتله با مشركان، قضا، و تبيين معارف الاهى قائل است كه
اينها فراتر از صرف ابلاغ پيام الاهى و انذار مردم است. براى هريك از اين مناصب
آيهاى را به عنوان شاهد مىآوريم:
يا أيّها النبىّ جاهد الكفّار و المنافقين و اغلظ عليهم.[1] يا أيّها النبىّ حرّض المؤمنين على القتال.[2] و ما كان لمومن و لا مؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرا أن يكون
لهم الخيرة من أمرهم.[3] و أنزلنا إليك الذّكر لتبيّن للنّاس ما نزّل إليهم[4].
با توجه به اين واقعيت كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم داراى
شؤون و مناصب مختلفى است. حصر موجود در آيات مورد استناد عبد الرازق، نمىتواند
حصر حقيقى باشد. بلكه «احصر اضافى» است. مراد از حصر اضافى آن است كه در برابر
تصوّر اتّصاف موصوف به دو وصف خاص، متكلّم تأكيد مىكند كه موصوف تنها به يكى از
آن دو وصف متّصف است. براى نمونه، تصوّر مىشود كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و
سلم علاوه بر وظيفه ابلاغ پيام الاهى، وظيفه الجا و اجبار مردم به سمت هدايت را
نيز بر عهده دارد. براى رفع اين توهّم، آيه با بيان اين حصر اضافى، شأن او را در
وظيفه اوّل، يعنى ابلاغ، منحصر مىكند و مىفرمايد:
و ما على الرّسول إلّا البلاغ[5]؛ يعنى شأن پيامبر، اجبار مردم به ايمان آوردن نيست، بلكه، ابلاغ
رسالت الاهى و نشان دادن راه