است. لذا بر اساس اصل 167 قانون اساسى، در
اين زمينه مىتوان به آراى معتبر فقهى مراجعه نمود و بر آن اساس دادگاه مىتواند
به فسخ اين ازدواج حكم دهد.
به اين ترتيب به نظر مىرسد كه اولًا تعداد اين گونه ازدواج ها بسيار
بسيار اندك است و ثانياً باشرايط در نظر گرفته شده در آن، عملًا تحقق آن در موارد
استثنايى است كه واقعاً مصلحت فرزند اقتضا نمايد.
به راستى امروزه مشكل دختران ايرانى آن است كه اين دختران در سن كمتر
از 13 سال ازدواج مىنمايند يا اينكه در شهرها و روستاهاى ايران، بسيارى از دختران
در سن ازدواج و متمايل به تشكيل خانواده هستند ولى از نعمت ازدواج محروم مىباشند؟
مشكل واقعى (و نه شعارى) دختر ايرانى، ازدواج در سنين پايين است يا محروميت از
ازدواج در سنين بالا؟
حضانت فرزند توسط مادر
سؤال: چرا در قوانين موجود كشور پيرامون حضانت طفل، عواطف مادر
ناديده انگاشته شده و فرزند سالهاى محدودى را با مادر مىگذراند. در حالى كه
وابستگى مادر به كودك بيش از پدر است.
پاسخ: حضانت فرزند به معناى نگاهدارى از فرزند بوده و مطابق ماده
1168 قانون مدنى؛ «نگاهدارى اطفال هم حق و هم تكليف ابوين است»، لذا پدر و مادر به
طور يكسان در ايام زندگى مشترك مسئول حفاظت از فرزندان مىباشند.
مسئله از زمانى آغاز مىگردد كه پدر و مادر از يكديگر جدا شوند كه