اين كار براى اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در
اختيار مردان قرار نمىدهند بهتر است و در نتيجه حشمت آنها مانع مزاحمت افراد
سبكسر مىگردد.[2]
حفظ حريم، هرگز به معناى محروميّت، خانهنشينى و رها نمودن فعاليتهاى
اجتماعى نيست. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با اينكه مانع اختلاط زن و مرد
بود، به زنان اذن حضور در ميدان جنگ مىداد.[3]
آنچه مهم است نحوه حضور در اجتماع، طرز رفتار و لباس، نوع پوشش و آرايش، چگونگى
رابطه با مردان و حتى شكل و لحن سخن گفتن با آنان است[4]
كه تحريك كننده و معنادار نباشد.
علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زن يافته است اين است كه
ميل به خودنمايى و خود آرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شكار
است و زن شكارچى. همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل
زن به خود آرايى از حسّ شكارچىگرى او ناشى مىشود. در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد
كه مردان لباسهاى بدننما و آرايشهاى تحريككننده بهكار برند. اين زن است كه به
حكم طبيعت خاص خود مىخواهد دلبرى كند. انحراف تبرّج و برهنگى از انحرافهاى مخصوص
زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است.[5]
[2]. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19،( مسئله
حجاب)، ص 441.
[3]. بنگريد به: مرتضى مطهرى، همان، پاسخهاى
استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب، ص 582.
[4]. اى همسران پيامبر، شما مانند هيچيك از
زنان[ ديگر] نيستيد. اگر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد، تا آن كه در
دلشبيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد. فلا تخْضعْنَ بالقول فيطمع الّذى
فى قلبه مرض و قلن قولًا معروفاً. احزاب( 33): 32.