نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 164
حاصل نخواهد شد. در صورتى كه صاحبان قدرت، شاهد نظارت مردم بر
عملكرد خود باشند و بدانند كه به صورتهاى مختلف از آنها مراقبت مىشوند، بىترديد
بهگونهاى ديگر عمل خواهند نمود. اميرمؤمنان عليه السلام در اولين توصيههاى خود
به مالك اشتر اين نكته را يادآورى مىكند و مىفرمايد:
اى مالك بدان كه تو را به سوى كشورى فرستادم كه پيش از تو دولتهاى
عادل و ستمگرى بر آن حكومت داشتهاند و مردم به كارهاى تو همانگونه نظر مىكنند
كه تو در امور زمامداران پيش از خود، و همان را در باره تو مىگويند كه تو در باره
آنها مىگفتى .... با فرستادن مأموران مخفى راستگو و باوفا اعمال كارگزاران را
زيرنظر بگير. زيرا بازرسى مداوم پنهانى سبب مىشود كه آنها به امانتدارى و مدارا
كردن با زيردستان ترغيب شوند.[1]
معلوم مىگردد كه نظارتهاى مخفيانه، در حفظ امانتدارى نظارت
شوندگان بيشتر مؤثّر مىافتد.
امام خمينى با الهام از تعاليم اسلامى، نظارت مردمى را نه تنها حق،
كه يك وظيفه دانسته، آن را اينگونه مورد تأكيد قرار مىدهد:
همه ملّت موظّفاند كه نظارت كنند براين امور. نظارت كنند اگر من
پايم را كنار گذاشتم، كج گذاشتم، ملّت موظف است كه بگويند پايت را كج گذاشتى، خودت
را حفظ كن ....[2]
چنين رويكردى به مسئله نظارت، در تثبيت و تحكيم جايگاه و نيز
سالمسازى محيط اجتماعى و سياسى و اصلاح ساختارها و رفتارهاى حكومتى بسيار مؤثر
خواهد بود.
نظارت در نظام سياسى و حقوقى اسلام هم حق است و هم تكليف. به همين
سبب هيچ فردى در جامعه اسلامى نمىتواند اعمال اين حق را از خود ساقط نمايد و
بگويد من از حق