نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 162
در بعد سياسى، نظارت مردم بر دولتمردان و صاحبان قدرت از اهميت
ويژهاى برخوردار است. قدرت اصولًا وسوسهانگيز و تحريككننده است. قرآن از اين
واقعيت اينگونه پرده برمىدارد:
حقاً كه انسان همين كه خود را بىنياز پندارد سركشى مىكند.[1]
فلسفه نظارت سياسى، جلوگيرى از همين طغيان و سركشى است، كه به
استبداد و ظلم و بىعدالتى مىانجامد. خطيرترين نوع نظارت را در همين قسمت بايد
سراغ گرفت.
نظارت درونى و بيرونى
اسلام «نظارت» را امرى بسيار با اهميت بر شمرده و نظارت مؤثر و
كارآمد را آن مىداند كه همزمان از درون و بيرون بر فرد اعمال گردد. از آنجا كه
علاج واقعه را قبل از وقوع بايد نمود در اسلام، تصدى مسئوليتها و مناصب كلان و
مهم مشروط به شروطى ازجمله شرط «عدالت و تقوا» است. عدالت ملكهاى است كه آدمى را
از درون مهار مىكند و نوعى مصونيت از تمرد و طغيان براى شخص بهوجود مىآورد.
تجربه نشان داده است كه قدرت بازدارندگى نظارتهاى درونى به مراتب از نظارتهاى
بيرونى بيشتر است.
نظارتهاى بيرونى به دو سبب آسيبپذيرند. يكى آنكه امكان همدستى ميان
نظارت كننده و نظارت شونده وجود دارد. در اين صورت، نظارت امرى بىمحتوا خواهد
بود. ديگر آنكه، نظارت شونده در اثر مهارت و تجربه چهبسا بتواند پارهاى از
عملكردهاى خود را از ديد مقام ناظر پنهان دارد و شگردهاى نظارتى نيز توانايى لازم
براى اعمال نظارت مؤثر را نداشته باشد. در اين صورت اين نظارت شوندگاناند كه
نظارت كنندگان را فريب مىدهند. اين واقعيات نشان مىدهد كه انسان تا از درون
تربيت نشود و خود بناى مهار خويش را نداشته باشد، مهار از بيرون- به ويژه براى
صاحبان قدرت و ثروت و شهرت كه از امكانات و توان