نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 153
امت اسلام به انسانهايى هدفدار گفته مىشود كه بر محور توحيد،
نبوت و معاد متمركز شدهاند. امام هشتم عليه السلام در تبيين «امامت» فرمودهاند:
«امامت شيرازه دين و موجب نظم مسلمين است.»[1]
در تعريف امامت گفتهاند: «امامت، رهبرى فراگير در امور دينى و
دنيايى براى فردى از افراد به نيابت از پيامبر است.»[2]
دقت در اين تعريف نشان مىدهد كه «امامت» تنها يك رهبرى معنوى و دينى نيست، بلكه
رهبرى اجتماعى و سياسى را نيز شامل مىگردد، گرچه اصل، همان رهبرى معنوى است.
«دقيقترين كلمهاى كه بر كلمه» «امامت» منطبق مىشود، همين كلمه «رهبرى» است. فرق
نبوّت و امامت در اين است كه، نبوت راهنمايى و امامت رهبرى است .... رهبرىاى كه
بشريّت مىشناسد، از حدود رهبرى در مسايل اجتماعى تجاوز نمىكند؛ ولى منظور قرآن
از رهبرى، علاوه بر رهبرى اجتماعى، رهبرى معنوى، يعنى رهبرى به سوى خدا است.»[3] براساس چنين بينشى، «امام» محور
وحدت و راهنماى «امت» به سوى هدف مشترك است.
اسلام از آن سبب كه مكتب و دينى جهانشمول است، جامعه بشرى را مخاطب
خود مىداند و با در نظر نگرفتن مرزهاى جغرافيايى و تفاوتهاى نژادى، زبانى و
فرهنگى از ميان همه انسانها عضوگيرى مىكند و نام «امّت واحد»[4]
را بر پيروان خويش مىنهد. بدين ترتيب عناوين «امّت و امام» در نظام سياسى اسلام
جنبه ماوراى ملّى به خود مىگيرد. در نظام حقوقى اسلام نيز حقوق و تكاليف نه
براساس تابعيت به مفهوم رايج آن بلكه بر دو مبناى هويت انسانى و هويت دينى مشخص
مىگردند. از نظر اسلام، «امّتها» مهمترين و گستردهترين ملاك تقسيمبندى جوامع
بشرى مىباشند. بديهى است كه اين مفهوم با مفهوم
[1]. انّ الامامة زِمام الدّين و نظام المسلمين.
حسنبن على حرّانى، تحفالعقول، ص 462.
[2]. الإمامة رئاسة عامّة فى امورالدّين والدنيا
لشخصٍ من الاشخاص نيابةً عن النّبى. علامه حلّى، باب حادى عشر، ص 83.
[3]. مرتضى مطهرى، مديريت و رهبرى در اسلام،
مجموعه آثار، ج 3، ص 318 و 319.
[4]. إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً
وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِي؛ اين است امت شما كه امتى يگانه است، و منم
پروردگار شما، پس مرابپرستيد. انبياء( 21): 92 و نيز مؤمنون 23): 52.
نام کتاب : حقوق اجتماعى و سياسى در اسلام نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 153