نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 125
بريت باركِر[1]
در سن چهار سالگى مىتوانست بخواند. خواهرش مَگى[2]
در يازده سالگى خواندن را آموخت. اما وقتى مگى دوازده ساله شد، حداقل به اندازه
دوازده سالگى بريت، خوب مىخواند. خواندن زودهنگام ضرورتاً علامت نبوغ نيست!
[در تحقيقات] به وضوح نشان داده شده است كودكانى كه ديرتر مدرسه
رفتن را آغاز مىكنند و وقت براى رشد يافتن پيدا مىكنند، به سرعت خود را به
ديگران رسانده و معمولًا از بچههايى كه زودتر به مدرسه رفتهاند، پيشى مىگيرند،
در عينحال از امورى مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگى، روانپريشى، شكست و- برادر
دوقلوى آن يعنى بزهكارى- بيشتر در امان مىمانند. اين نعمت بزرگ شدن در آغوش
خانواده، براى بچههاى معلول يا «استثنايى» بهطور ويژه مهم است، چرا كه ايشان
همواره از بىرحمى كه بچههاى ديگر ممكن است به ايشان روا بدارند، در رنجند.
موضوع «آموزش ويژه»[3] كه در اين
نسل ظهور كرده است، سنگدلانهترين شوخى ممكن است. بسيارى از كودكانىكه درزمره
افراد نيازمند آموزش ويژه قرار مىگيرند، در واقع بچههاى باهوش و خلّاقى هستند كه
به آنها فرصت رشد داده نشده است. ما دريافتهايم حداقل نود و نه درصد موارد به
اصطلاح اختلال در خواندن[4]، مشكل
واقعى نيست. اخلال در خواندن حقيقى به معناى «اختلال در قدرت خواندن به دليل