نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 97
هم مردى عارف مسلك و عارف پيشه است. ولى
عرفان و تصوف، مخصوصا قبل از محيىالدين از نظر علمى و فلسفى و نظريهاى شأن زيادى
نداشته و فيلسوفان نظريات اينها را تحقير مىكردند و ارزشى براى آنها قائل نبودند.
به نظر مىرسد شيخ اشراق كه واقعا تحت تأثير عرفا بوده اين سلسله نظريات را از
آنها گرفته ولى بعد به هر دليل بوده به فلاسفه پيشين نسبت داده است، براى اينكه
اگر اينها را به فلاسفه پيشين نسبت نمىداد مورد قبول واقع نمىشد. البته
نمىگوييم كه بىاصل بىاصل گفته است. شايد حرفهاى بى مدركى در كتابهاى افسانه
مانندى ديده و فكر كرده كه بهتر است همانها را مستند قرار دهد و بگويد حالا اگر
اين نظريهها را ارسطو نگفته است ولى افلاطون كه استاد ارسطو بوده گفته است. مثل
آنچه كه در جزوههاى دانشكده الهيات گفتهايم كه خود اينكه اساسا فلسفه افلاطون
فلسفه اشراقى بوده به اين معنا كه الان ما در فلسفه اشراقى داريم- يعنى فلسفهاى
كه هم استدلالى است و هم تهذيب نفسى، و استدلال را بايد با كمك صفاى نفس به كاربرد
و حكيم بايد هم از برهان و استدلال عقلى و هم از سير و سلوك قلبى استفاده كند- به
اين معنا چنين چيزى در فلسفه افلاطون نيست. شيخ اشراق اينها را كه اساس حكمت اشراق
است آمده جدّا به افلاطون نسبت داده است، بعد هم چند نفر را كه هيچ كس از آنها در
دنيا خبرى و اثرى ندارد به عنوان اينكه اينها فيلسوفانى در ايران قديم بودهاند
اسم برده- كسانى كه هيچ كس نمىتواند از آنها نام و نشانى به دست آورد- و گفته است
كه اينها داراى همين مسلك و مشرب بودهاند. بعد از شيخ اشراق اين حرف در دنيا گفته
شده و الا قبل از او مطرح نبوده است. احتمالا اين مطالب در كتابهايى كه از
ساختههاى (شعوبيه) بوده آمده است.
يك روز آقاى حبيبى مطلبى را از تقى زاده نقل مى كرد كه حرف خوبى هم
بود. بعد هم خودم در كتاب تقى زاده پيدا كردم كه مىگويد اساسا ابنالوحشيهاى در
دنيا نبوده، در حالى كه كُربَن مىنويسد اول كسى كه لفظ (اشراق) را به كار برده
ابنالوحشيه است كه در كتاب النَبَطيّه به كار برده است. تقى زاده مىگويد: كتابش
هم مجهول است. همه اين حرف ها از ساختههاى شعوبيه است عليه اعراب. براى اينكه
مىخواستند بگويند كه ما در ايران قديم چنين داشتيم، اين كتابها را ساختهاند و
اين حرفها را زدهاند.
احتمال دارد كه مستند شيخ اشراق هم چنين كتابهايى باشد. بعد از اينكه
اين فكر برايم پيدا
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 97