نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 95
مطلب است كه چنين نيست كه بگوييم آنها اصلند
و اينها فرع- آنچنان كه در رابطه علت و معلول معمولا گفته مىشود- يعنى آنها چون
علتند اصلند و اينها چون معلولند فرع، بلكه در عين حال نوعى اتحاد و وحدت ميان
اينها و آنها برقرار است. آنها حقيقت اينها هستند و اينها رقيقه آنها، مُثُل اين
است كه يك شىء دو وجه و دو طرف داشته باشد. از يك جنبه اگر نگاه كنيم يك چيز است
و از جنبه ديگر كه نگاه كنيم چيز ديگر، به طورى كه اگر اين را منهاى آن فرض كنيم
عدم است. چيزى نيست، زيرا اين حقيقت بودن خودش را از آن دارد.
اين درست مِثل همان مَثل سايهاى است كه خود افلاطون ذكر كرده است.
اگر شخصى و سايهاش را داشته باشيم و ما به خود شخص توجه نداشته و متوجه سايهاش
باشيم خيال مىكنيم كه آن سايه خودش فى حدذاته چيزى است، اما وقتى كه خود شخص را
مىبينيم و به شخص توجه مىكنيم مىفهميم كه آن چيزى را كه مىديديم و خيال
مىكرديم در مقابل ما حركت مىكند، راه مىرود، شكل دارد، اندام دارد، هيچ چيز
نيست، او فقط نمايانگر است والا خودش فى حدذاته چيزى نيست، اصل اين است. پس عمده
اين است كه رابطه ميان آنچه در اينجا است و آنچه در آنجا است را آنقدر عميق و دقيق
مىدانسته كه در واقع اثنينيت را نمىخواسته قبول كند و اساسا اثنينيتى نيست و ما
تعبيرى غير از اين نداريم كه مثلا بگوييم رابطه عكس است به عاكس، يكى در مقابل
ديگرى هيچ گونه شخصيتى ندارد. همين اشيا را حقيقت مىپندارند ولى وقتى كه توجه
پيدا كنند و آنچه را كه در آن عالم است كشف كنند متوجه مىشوند كه آنچه در اينجا
مىديدند، هم درست بوده و هم نادرست، هم راست بوده و هم دروغ در آن واحد. چطور؟ او
چنين مثال زده است كه:
اگر يك عده افرادى را از اول عمر در يك غارى حبس كرده باشند در حالى
كه پشت اينها به دهانه غار و روى اينها به درون غار است در بيرون غار هم آتشى باشد
كه درون غار را روشن كرده باشد، افراد درون غار هميشه پشتشان به بيرون غار است و
هيچ وقت نمىتوانند رويشان را به عقب برگردانند و اساسا خبر ندارند كه بيرونى هم
هست، براى آنها جهان منحصر است به همان داخل غار چون همان جا به دنيا آمدهاند و
همان جا بزرگ شدهاند. حال اگر از بيرون غار افرادى بيايند و عبور كنند افراد درون
غار سايههايى را در مقابل خود در حركت مىبينند. يك وقت انسانى عبور مىكند و
اينها سايه انسانى را مىبينند. يك وقت گوسفندى رد
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 95