responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 92

بگيرد، وى جمعيتى مركب از زن و مرد تشكيل داد كه از آن جمله زن و سه دختر خودش بودند ولى موفقيتى حاصل نكرد و اخرالامر در يكى از شورشها و انقلابها كشته شد. افلاطون كه مسافرتى به ايتاليا نموده است عقايد اشتراكى خود را درباره ثروت و زن از فيثاغورس استفاده نموده و فلسفه فيثاغورس براى اولين بار به وسيله افلاطون در يونان منتشر شد.

افلاطون در خارج شهر آتن باغى داشت كه در آنجا به تعليم علم و حكمت مى‌پرداخت و آن «آكادميا» نام داشت و پيروان افلاطون را ازاين رو «آكادميان» مى‌خوانند[1]

اركان فلسفه افلاطون‌

در ميان آرا و عقايد افلاطون، خواه او را از نظر روش اشراقى بدانيم يا نه، سه مساله است كه اركان و مشخصات اصلى فلسفه افلاطون را تشكيل مى‌دهد و ارسطو در هر سه مساله با او مخالف بوده است.

1- نظريه مُثُل- طبق اين نظريه، آنچه در اين جهان مشاهده مى‌شود، اعم از جواهر و اعراض، اصل و حقيقتشان در جهان ديگر وجود دارد و افراد اين جهان به منزله سايه‌ها و عكس‌هاى حقايق آن جهانى مى‌باشند. مثلا افراد انسان كه در اين جهان زندگى مى‌كنند همه داراى يك اصل و حقيقت در جهان ديگر هستند و انسان اصيل و حقيقى، انسان آن جهانى است. همچنين ساير اشيا.

افلاطون آن حقايق را ايده مى‌نامد. در دوره اسلامى كلمه ايده به مثال ترجمه شده است و مجموع آن حقايق به نام مُثل افلاطونى خوانده مى‌شود. ابوعلى‌سينا سخت با نظريه مثل افلاطونى مخالف است و شيخ اشراق (شيخ شهاب‌الدين سهروردى) سخت طرفدار آن است.

يكى از طرفداران نظريه مُثُل، ميرداماد، و يكى ديگر صدرالمتالهين است. البته تعبير اين دو حكيم از مُثُل- خصوصا ميرداماد- با تعبير افلاطون و حتى با تعبير شيخ اشراق متفاوت است.

يكى ديگراز طرفداران نظريه مُثُل در دوره اسلامى، ميرفندرسكى از حكماى دوره صفويه است. قصيده معروفى با مطلع ذيل دارد و نظر خويش را در مورد مُثُل در آن بيان كرده است:


[1] - مجموعه آثار، ج 6، صص 95- 96

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست