نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 68
عبادات هم در واقع تقليد عملى آهنگهاى
موسيقى است. مثل اينكه عبادات را به نوعى رقص معنوى تعبير مىكرده (البته خودش اين
تعبير را نكرده). كأنه انسان با اين حركات طورى حركت مىكند كه با آن تاليفات عددى
تناسب پيدا كند، منتها خودش نمىتواند اين را بفهمد، پيامبران كه اين را درك
مىكنند به مردم مىگويند.[1]
خلقت عقل، نفس، جسم و جرم
وكان خرينوس و زينون الشاعر متابعين لفيثاغورس على رايه فى المبدِع
والمبدَع الّا أنهما قالا: البارى تعالى أبدع النفس و العقل دفعة واحدة، أبدع جميع
ما تحتهمابتوسطهما. و فى بدء ما أبدعهما لايموتان، و لايجوز عليهما الدثور
والفناء. وذكرا أن النفس اذا كانت طاهرة زكية من كل دنس صارت فى العالم الا على
الى مسكنها الذى يشاكلها يجانسها. و كان الجسم الذى هو من النار و الهواء جسمها فى
ذلك العالم مهذّباّ من كل ثقل و كدر.
فأما الجرم الذى من الماء والأرض فِانّ ذلك يدثر و يفنى، لأنه غير
مشاكل للجسم السماوى، لأّن الجسم السماوى لطيف لاوزن له و لايلمس.
يك مطلب ديگرى در باره عناصر چهارگانه داشتند و معتقد بودند كه هوا و
آتش دو عنصر لطيف هستند و آب و خاك دو عنصر كثيف، و در واقع اينها را متعلق به دو
عالم مىدانستند و كأنه فرشتهها را هم مختلف مىدانستند. مثلا بعضى از فرشتهها
آبى و خاكى بودند و فرشتههاى پست محسوب مىشدند كه رقاء پيدا نمىكنند، و بعضى از
فرشتهها دو عنصر آتش و هوا كه دو عنصر لطيف هستند بيشتر دخالت دارند و در بعضى
فرشتهها چنين نيست. حرف ديگرى زدند و فرق گذاشتند ميان جسم و جرم. تعبيرشان به
گونهاى است كه كأنه امور آتشين و هوايى را جسم مىدانستند و خاك و آب را جرم. اين
سخن قابل توجيه است با آنچه كه ديگران بعدها آمدند به (جسم مثالى) و (جسم مادى)
تعبير كردند، با اين تفاوت كه فيثاغوريان گفتهاند جسم مثالى از نوع آتش و هواست.
علت اين عقيده هم اين بوده كه اينها مىگفتند آتش و هوا ميل به بالا دارند و خاك و
آب ميل به پايين دارند. از طرف ديگر عنصر