responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 538

كه در اينجا شكل و صورت و ماده در كار نيست. پس «انسان اينها را خلق مى‌كند» به معناى اينكه به اينها واقعيت واقعى مى‌دهد اصلًا معنى ندارد. و فرضا بخواهد واقعيت بدهد، اساسا خود «معنويت» واقعيت دارد يا واقعيت ندارد؟ شما مى‌گوييد اصلًا معنويت واقعيت ندارد. در اين صورت انسان چطور مى‌تواند به چيزى كه واقعيت پذير نيست واقعيت بدهد؟!

آفرينندگى انسان در اين مسائل همان است كه ما آن را «اعتبار» مى‌ناميم و اعتبار يعنى يك امر قراردادى. مثلًا شما گروهى هستيد كه در اين مدرسه با يكديگر همكارى داريد؛ مى‌بينيد كه اگر بخواهيد همكارى تان سامانى داشته باشد بايد تشكيلاتى داشته باشيد، و اگر بخواهيد تشكيلات داشته باشيد بايد در ميان خودتان مثلًا يك هيئت مديره، يك هيئت اجرايى و غيره داشته باشيد و يك نفر را هم به عنوان رياست اين مدرسه انتخاب كنيد. يك نفر را به عنوان رئيس خودتان انتخاب مى‌كنيد، مى‌گوييد آقاى الف رئيس ما. اينجا شما اعطا كرديد رياست را به آقاى الف، يعنى رياستى را كه وجود نداشته داديد به او. اينجا شما آفريديد و خلق كرديد، اما اين خلق، يك امر قرار دادى و اعتبارى است، يعنى واقعيتى ندارد، يعنى الآن آقاى الف در عالم وهم و ذهن واعتبار و قرارداد شما با يك ساعت پيش خود كه رئيس نبوده فرق كرده، ولى در عالم واقع و نفس‌الامر همان آدمى‌است كه بوده. اعطاء رياست يعنى يك قرار داد و يك اعتبار و چيزى كه اذهان به حكم يك مصلحت، آن را پذيرفته و فرض كرده‌اند، يعنى يك امر مجاز. اعتبار كردن، منتهاى قدرت آفرينندگى بشر در اين گونه مسائل است.

بنابراين «انسان ارزش را مى‌آفريند» حداكثر معنايش اين است كه امورى كه ما آنها را «ارزشها» مى‌ناميم هيچ واقعيتى ندارند، بشر براى آنها اعتبار «ارج» مى‌كند (ارزش همان ارج است)؛ در واقع ارجى براى بشر ندارد، ولى بشر ارج را براى آن اعتبار كرده است.

باز هم نفى اصالتهاست ومى‌شود يك امر قرار دادى و موهوم. تازه مسأله مهم اين است كه در امور قرار دادى، انسان در «وسائل» مى‌تواند قرارداد كند نه در «هدفها». مثلًا مى‌گوييم ارزش اسكناس يك ارزش اعتبارى است، يعنى برخلاف طلا كه چون به درد انسان مى‌خورد- در شؤون زيادى كارآ است، هم كمياب است و هم كارآ- چه از نظر زينت بودن و چه از نظرهاى ديگر، نسبتا به خودى خود براى بشر ارزش دارد [اسكناس به خودى خود ارزش‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 538
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست