responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 532

نباشد. در مكتب اسلام «امكان عصيان» است كه براى انسان ارزش است؛ يعنى انسان مى‌تواند عصيان كند و مى‌تواند اطاعت كند، مى‌تواند بالا برود، مى‌تواند پايين بيايد. آيا كسى كه عصيان نمى‌كند، از انسان بالاتر است؟ خير، او نمى‌تواند عصيان كند و نمى‌كند. توانائى اطاعت و عصيان معادل يكديگرند و براى انسان، كمال محسوب مى‌شوند. موجودات ديگر چنين توانايى راندارند و لهذامكلف و آزاد و مختار نيستند.

بله، بعد از عصيان بازگشتنى به نام توبه براى انسان، كمال است. با باز گشت از عصيان است كه يك اسم از اسماء حق تعالى- يعنى اسم «غفور» و «آمرزنده»- تحقق پيدا مى‌كند. اگر عصيانى و توبه‌اى نبود، غفرانى نبود و خدا غفور و آمرزنده نبود، نه اينكه اگر عصيان نبود خدا غفور نبود. سقوط و توبه، بازگشت است؛ با اين سقوط و بازگشت است كه غفران حق تحقق پيدا مى‌كند. در روايت است كه خداوند متعال فرمود: اگر انسانهايى كه من روى زمين خلق كرده‌ام، عصيان نمى‌كردند، بارديگر موجوداتى خلق مى‌كردم تا عصيان كنند و سپس توبه كنند تا آنها را بيامرزم. پس عصيان خودش يك ارزش ذاتى نيست.

آزادى يعنى نبودن مانع، نبودن جبر، نبودن هيچ قيدى در سر راه؛ پس آزادم و مى‌توانم راه كمال خودم را طى كنم، نه اينكه چون آزاد هستم به كمال خود رسيده‌ام. آزادى مقدمه كمال است نه خود كمال. يك موجود كه بايد راهى را طى كند و او را آزاد و مختار آفريده‌اند و تمام موانع را از سر راه او برداشته‌اند، به مرحله آزادى رسيده است ولى به مرحله آزادى رسيدن به مقدمه كمال رسيدن است، يعنى آزاد است كه راه كمال خود را طى كند.

پس اشتباه‌اول اين‌مكتب اين‌است كه خيال‌مى‌كند اختيار و آزادى‌انسان باوجود خدا منافى است. اشتباه دوم اين است كه خيال مى‌كند ايمان و تعلق به خدا مانند وابستگى به اشيا است و موجب ركود و انجماد و گمراهى و سقوط ارزشهاست. اشتباه سوم اين مكتب اين است كه آزادى را كمال نهائى انسان دانسته است، در صورتى كه آزادى «كمال مقدمى» انسان است.

آيا آزادى كمال است؟ بدون شك چون اگر آزادى نباشد انسان نمى‌تواند به كمال خودش برسد. خدا انسان را طورى خلق كرده است كه به كمال خودش از راه آزادى و انتخاب و اختيار برسد. راه كمال غير از اينكه قدم [نهادن‌] انسان با اختيار و آزادى باشد، ممكن نيست جور ديگرى طى شود. همين‌قدر كه اجبار آمد، ديگر اين راه نرفتنى است.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 532
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست