براى اثبات قانون سنخيت، ادله و براهين زيادى اقامه شده و اين مساله
از سنخ آن رشته مسائل فلسفى است كه براى كسى كه درست به اصول فلسفى وارد باشد جاى
كوچكترين شك وترديدى باقى نمىماند وتنها باقبول اين اصل است كه نظام معين موجودات
قابل توجيه است و اين اصل است كه اذعان قطعى مىآورد بر اينكه پيدايش حوادث و اشيا
حتما طبق جريان و اسباب معينه صورت مىگيرد، اين مساله يك مساله فلسفى خالص است
يعنى مبتنى به قبول اصول موضوعهاى از علوم طبيعى يا رياضى نيست و خواننده محترم
اگر درست مبادى تصوريه و تصديقيه اين مساله را به دست آورده باشد مىفهمد كه تحقيق
در اطراف اين مساله، نفيا و اثباتا، جز در حوزه فلسفه ميّسر نيست؛ و اگر درست در
عقليات فلسفى تمرين كرده باشد به اندازه يك مساله رياضى يقين حاصل مىكند.
در كتاب راز آفرينش يا جهان شگفت تأليف جينز دانشمند فيزيك و رياضى و
ستارهشناس قرن حاضر، ترجمه آقاى مهندس رضا، بعد از آنكه عقايد بشر اوليه را در
تعليل حوادث به اراده ارباب انواع وخدايان وسپس توجه بشر را به رابطه على و معلولى
بين حوادث عالم توضيح مىدهد مىنويسد: «چند هزار سال بر اين منوال گذشت تا در قرن
هفدهم، يعنى قرن گاليله و نيوتن، بالاخره قانون عليت بهعنوان مبناى كشف وتحقيق
امور طبيعىپذيرفته شد.
دانشمندان در مطالعه امور وقضاياى طبيعى به علل واسباب توجه كرده
متقاعد شدندكه هر