نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 469
(دوزخ) به سر برد. هيچ وقت مرا از جويدن برگ
غار نهى نكردهاند و من هم تا كنون برگ چنين درختى را نجويده ام ولى به (امپدكل)
تلقين شده بود كه نبايد اين كار را بكند و او هم برگ درخت غار را جويد.»[1] سپس در جواب اين سوال كه: (آيا شما
عقيده داريد انتشار موضوعهاى منافى عفت علاقه مردم را به آنها زياد نمىكند؟)
جواب مىدهد: «علاقه مردم نسبت بدانها نقصان مىيابد. فرض كنيد چاپ و انتشار كارت
پستالهاى منافى عفت مجاز و آزاد گردد. اگر چنين چيزى بشود اين اوراق براى مدت يك
سال يا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مىشوند و ديگر كسى حتى
به آنها نگاه هم نخواهد كرد».
پاسخ اين ايراد اين است كه درست است كه ناكامى، بالخصوص ناكامى جنسى،
عوارض وخيم و ناگوارى دارد و مبارزه بااقتضاء غرائز در حدودى كه موردنياز طبيعت
است غلط است، ولى برداشتن قيود اجتماعى مشكل را حل نمىكند بلكه بر آن مىافزايد.
در مورد غريزه جنسى و برخى غرائز ديگر، برداشتن قيود، عشق به مفهوم
واقعى را مىميراند ولى طبيعت را هرزه و بىبند و بار مىكند. در اين مورد هر چه
عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مىيابد.[2]
اينكه راسل مىگويد: «اگر پخش عكسهاى منافى عفت مجاز بشود پس از مدتى
مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهندكرد.»؛ درباره يك عكس بالخصوص و يك نوع بىعفتى
بالخصوص صادق است، ولى در مورد مطلق بى عفتىها صادق نيست يعنى از يك نوع خاص
بىعفتى خستگى پيدا مىشود ولى نه بدين معنى كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بله
بدين معنى كه آتش و عطش روحى زبانه مىكشد و نوعى ديگر را تقاضا مىكند. و اين
تقاضاها هرگز تمام شدنى نيست.
خود راسل در كتاب زناشوئى واخلاق اعترافمىكند كهعطشروحى در
مسائلجنسى غير از حرارت جسمى است. آنچه با ارضاء تسكين مىيابد حرارت جسمى است نه
عطش روحى.
بدين نكته بايد توجه كرد كه آزادى در مسائل جنسى سبب شعلهور شدن
شهوات به صورت حرص و آز مىگردد، از نوع حرص و آزهائى كه در صاحبان حرمسراهاى رومى
و ايرانى و عرب سراغ داريم. ولى ممنوعيت و حريم، نيروى عشق و تغزل و تحليل را
بهصورت