نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 461
يكىاز مختصات و امتيازات انسان ازحيوانات
ايناست كه دو نوع ميل و تمنا در بشر ممكن است پيدا شود، تمناهاى صادق، تمناهاى
كاذب.
تمناهاى صادق همانها است كه مقتضاى طبيعت اصلى است، در وجود هر
انسانى طبيعت ميل به صيانت ذات، به قدرت و تسلط، به امور جنسى، به غذا خوردن و
امثال اينها هست، هر يك از اين ميلها هدف و حكمتى دارد، به علاوه همه اينها
محدودند ولى همه اينها ممكن است زمينه يك تمناى كاذب واقع شوند، اشتهاى كاذبى كه
افراد در مورد خوردنىها پيدا مىكنند مشهور و معروف همه است.
در بعضى از ميلها و غرائز كه غريزه جنسى از آنها است اين تمنا غالبا
به صورت يك عطش روحى در مىآيد، يعنى قناعت و پايان پذيرى را در آن راه نيست.
غريزه طبيعى را مىتوان اشباع كرد، اما تمناى كاذب خصوصا اگر شكل عطش
روحى به خود بگيرد، اشباعپذير نيست.
اشتباه كسانى كه براى جلوگيرى از سركوبى غرائز و به منظور رشد
استعدادها، رژيم اخلاق آزاد را به اصطلاح پيشنهاد كردند ناشى از اين است كه اين
تفاوت شگرف انسان و حيوان را ناديده گرفتند و به اين جهت توجه نكردند كه ميل به
بىنهايت در سرشت انسان نهفته است، انسان چه در زمينه پول و اقتصاديات، چه در
زمينه سياست و حكومت و تسلط بر ديگران و چه در زمينه امور جنسى اگر زمينه مساعدى
براى پيشروى ببيند در هيچ حدى توقف نمىكند، خيال كردند كه حاجت جنسى در وجود بشر
فىالمثل نظير حاجت طبيعى هر كسى به ادرار و خالى كردن مثانه است، منع و حبس ادرار
از نظر پزشكى مضرات فراوانى دارد، اما خالى كردن آن حدود و شرائطى ندارد. اگر فرضا
كسى قدم به قدم در كوچهها و خيابانها محل مناسب و پاكيزه و مجانى براى ادرار
بيابد بيش از مقدار حاجت به آنها توجهى نخواهد كرد.
نهايت جهالت است كه غريزه جنسى، يا غريزه قدرت طلبى يا پولپرستى بشر
را از اين قبيل بدانيم و توجه خود را تنها به جنبههاى محروميت و اشباع نشدن غريزه
معطوف كنيم و عوارض حيرت آور و پايان ناپذير جهت مخالف را ناديده بگيريم.
اگر انسان در اين زمينهها مانند حيوانات ظرفيت محدود و پايانپذيرى
مىداشت احتياجى نبود نه به مقررات سياسى و نه به مقررات اقتصادى و نه به مقررات
جنسى، از نظر اخلاقى نيز
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 461