responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 445

كسى كه موافق تراسيماخوس باشد خواهد گفت: بحث بر سر اثبات يا رد نيست، بحث فقط بر سر اين است كه آيا شما دوست داريد يا نه؟ اگر دوست‌داريد براى شما خوب‌است، اگر دوست نمى‌داريد براى شما بد است. اگر عده‌اى دوست بدارند و عده‌اى دوست ندارند، نمى‌توان به موجب دليل حكم كرد، بلكه بايد به زور متوسل شد، يا زور آشكار و يا زور پنهان.»

خلاصه سخن راسل اين است كه مفهوم خوب و بد، بيان كننده رابطه ميان شخص انديشنده و شى‌ء مورد جستجو است. اگر رابطه، رابطه دوست داشتن باشد آن شى‌ء را (خوب) مى‌خوانيم، و اگر رابطه، رابطه نفرت داشتن باشد، آن را (بد) مى‌خوانيم و اگر نه دوست داشتن باشد و نه نفرت داشتن، آن شى‌ء نه خوب است و نه بد.

و هر گاه يك معنى و يك مفهوم بر شى‌ء خاص از آن نظر صدق كند كه اضافه و رابطه شى‌ء خاص ديگر دارد، آن معنى و مفهوم نمى‌تواند كليت و اطلاق داشته باشد.

پاسخ راسل اين است كه اولًا بايد ريشه دوست داشتن را به دست آوريم كه چرا انسان چيزى را دوست مى‌دارد و چرا چيزى را دوست نمى‌دارد. انسان چيزى را دوست مى‌دارد كه آن چيز براى حيات او (ولو از جنبه خاص) مفيد و نافع باشد. به عبارت ديگر: طبيعت همواره به سوى كمال خود مى‌شتابد، و براى اينكه انسان را در آنچه وسيله اختيار و اراده صورت مى‌گيرد وادار به كار و عمل نمايد، شوق و علاقه و دوستى را در او تعبيه كرده است، همچنانكه مفهوم (بايد) و (نبايد) و (خوب) و (بد) را تعبيه كرده‌است.

طبيعت، همچنان كه به سوى كمال فرد و مصلحت فرد مى‌شتابد، به سوى كمال نوع و مصلحت نوع نيز مى‌شتابد. اساسا كمال فرد در قسمت‌هايى از كمال نوع مجزا نيست. در امورى كه كمال نوع است، و كمال فرد در كمال نوع است، قهرا نوعى دوست داشتن‌ها كه همه افراد در آنها على‌السويه هستند، در همه افراد به صورت يكسان وجود پيدا مى‌كند. اين دوست داشتن‌هاى متشابه و يكسان و كلى و مطلق، معيار خوبى‌ها و بدى‌ها هستند.

عدالت و ساير ارزشهاى اخلاقى، همه امورى هستند كه طبيعت از نظر مصالح نوع و كمال نوع به سوى آنها مى‌شتابد، و براى رسيدن به آنها از طريق عمل اختيارى، علاقه به اين امور را در نفس همه افراد به وجود آورده و به موجب آن علاقه‌ها (بايد) ها و (نبايد) ها به صورت يك سلسله احكام انشائى در نفس به وجود مى‌آيد.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 445
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست