نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 442
مىشود همان چيزهايى است كه سود همگان را در
بر دارد. اين هم يك نوع مكتب اخلاقى كه در واقع ارزشهاى اخلاقى را انكار كرده،
يعنى باز مقياس، منافع شده. منتها تا حالا هميشه گفته مىشد كه اخلاق چيزى است كه
با منافع تزاحم پيدا مىكند و آن كه فلان ارزش اخلاقى را بر منفعت مقدم بدارد كارش
اخلاقى است، ولى اين مكتب مىگويد چرا شما مىآييد ميان منفعت و كار اخلاقى تعارض
قائل مىشويد و بعد منفعت را انسان به حسب طبع خودش دنبالش مىرود، اما كار اخلاقى
را روى چه حسابى انجام دهد؟ و بعد مىخواهيد برايش يك مقياس و ميزان بيان كنيد و
هر كدام چيزى مىگوييد. خير، كاراخلاقى آن كارىاست كه در دور دست، منافع را تأمين
مىكند، و كار غيراخلاقى يعنى كارى كه در آن، انسان فقط همان نزديكش را مىبيند.
ما يك مثال ديگر عرض مىكنيم: بچهاى كه مىخواهد برود دبستان، نزديك
بين است، براى همين امروزش فكر مىكند، و متأسف است كه امروز من بايد بروم مدرسه،
چهار ساعت در آنجا باشم، بازىهاى من فوت بشود، اين همه خوشى از من فوت بشود. خودش
را بين يك خوشى و يك زحمت مىبيند: خوشى امروز، و زحمت امروز. تيزهوشى ندارد كه
دنبال قضيه را ببيند كه اگر من امروز درس نخوانم بعدها اين درس نخواندن به كجا
منتهى مىشود، و درس خواندن به كجا منتهى مىشود؟ او نمىفهمد ولى پدر و مادر
مىفهمند. آنها سود بچه را مىخواهند، بچه هم سود خودش را مىخواهد، ولى بچه سود
خودش را در شعاع كوچك مىبيند، پدر و مادر سود او را در شعاع بزرگ مىبيند و لهذا
آن منفعت بينى پدر و مادر منتهى مىشود به تحمل چنين محروميت و رنجى كه رنج درس
خواندن باشد. ولى بچه چون نزديك بين است نمىخواهد اين كار را انجام دهد. طبق اين
مكتب تمام كارهاى اخلاقى از اين قبيل است: من بايد راست بگويم، سود من در راست
گفتن است، اگر دروغ بگويم افراد ديگر نيز به من دروغ مىگويند. من بايد امين باشم،
اگر امانت به خرج ندهم هيچ كس امانت به خرج نمىدهد و اين صد در صد به ضرر من است،
پس نفع من در امين بودناست.
نقد راسل
1- اولين ايرادى كه به آقاى راسل وارد است اين است كه اخلاقى كه او
پيشنهاد مىكند فاقد ارزش متعالى و قداست است و چيزى مافوق منفعت نيست بلكه خود
منفعت است، و اين
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 442