responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 441

اجتماعى‌اش به آن احتياج دارد به نام اخلاق، همينهاست. بعد مى‌گويد اخلاق اين است كه ما كارى بكنيم كه همين اصول در جامعه حكمفرما باشد، افراد همه معتقد به اين اصول بشوند كه حقوق يكديگر را رعايت كنند، وظائفشان را انجام بدهند، به يكديگر احترام بگذارند، و از اين قبيل.

شما مى‌خواهيد اينها را بر يك مبناى غير مادى قرار بدهيد: چرا حقوق يكديگر را رعايت كنيم؟ چون فضيلت اين است، يا چون تكليف و مسئوليت چنين ايجاب مى‌كند. مى‌گويد: نه، اين حرف‌ها اساس و پايه‌اى ندارد، حقيقت اين است كه منافع انسان هم در همين است. ما بايد به بشر بفهمانيم كه تو بايد دنبال منافع و خوشى خودت باشى، و منافع تو در همين‌است. اشتباه مى‌كنى كه خيال مى‌كنى اگر حق ديگرى را پايمال بكنى به خودت سود رسانده‌اى، يا اگر تكليف خودت را انجام ندادى به خودت سودى رساندى، و يا اگر احترامات را رعايت نكردى همين طور. (اين مثالها را من مى‌گويم، او نمى‌گويد) اينها همه اشتباه است. بايد عقل و هوش بشر را زيادكرد و به او دوربينى داد. آدمى‌كه خيال مى‌كند سودش در پايمال كردن حقوق مردم است، به علت نزديك بينى‌اش است، پيش پايش را مى‌بيند و دور را نمى‌بيند بايد به بشر مجموع عكس‌العمل‌ها را فهماند. اين مثال را من مى‌گويم: فرض كنيد عده‌اى در يك اتاق با همديگر زندگى مى‌كنند. هر فردى ممكن است به دليل تنبلى يا به هر دليل ديگرى به وضع اين اتاق اهميت ندهد ولى انتظار هم داشته باشد كه اين اتاق هميشه پاكيزه و مرتب باشد.

ولى زود مى‌شود به اين جمع فهماند كه منفعت فردفرد ما اين است كه اين وظائف را در مورد اين اتاق عمل بكنيم. بشر زود مى‌تواند اين مطلب را بفهمد. وقتى من فهميدم كه منفعت فرد من در همين است، شما هم بفهميد كه منفعت فرد شما در همين است، ديگرى هم بفهمد كه منفعت فرد خودش در همين است، قهرا همه اين كار را خواهند كرد، چون انسان منفعت‌خواه است. مثال مى‌زند، مى‌گويد: من ممكن است ابتدا فكر بكنم كه اگر بروم گاو همسايه را بدزدم سود بيشترى خواهم داشت، ولى وقتى به من بفهمانند كه اگر تو گاو همسايه را بدزدى همسايه هم گاو تو را مى‌دزدد و آن همسايه ديگر هم مثلا الاغت را مى‌دزدد، و تو به جاى اينكه يك سود ببرى صد زيان مى‌برى، بديهى است گاو همسايه را نمى‌برم تا گاو مرا نبرند، و اين خيلى طبيعى است. پس فقط بايد به بشر تيزهوشى داد و به او حالى كرد كه آنچه اخلاق ناميده‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 441
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست