راسل با اينكه يك فيلسوف ماترياليست است و با اينكه متاسفانه يك خصلت
روحى دارد كه شأن يك فيلسوف دانشمند نيست، يعنى وقار يك دانشمند و فيلسوف در او
نيست (در نوشتههايش با هر كس كه طرف مىشود حرفهايش را با طنز و مسخرگى و دلقك
بازى بيان مىكند). ولى شك نداريم كه مرد دانشمند و رياضىدانى است. مردى است كه
در منطق جديد و منطق رياضى شأن فوقالعادهاى دارد يكى از فيلسوفان بزرگ دنيا است
و چون يك فيلسوف ماترياليستى كه وابسته به يك حزب يا سياست باشد نيست كه افكارش
جنبه ديكته شدن داشته باشد و مجبور باشد مطابق مصالح حزبى و سياسى و مصالح آن
كشورى كه وابسته به آن است به صورت قالبى، دستورى و تلقينى حرف بزند تا حدزيادى
مرد آزاد فكرى است و گاهى نظرياتى برخلاف خودش مىگويد.[2]
شناخت منطقى و حسى
فيلسوفان در اين معما گير كردهاند كه رابطه شناخت منطقى با شناخت
سطحى و احساسى، و به عبارت ديگر رابطه عقل و حس چگونه رابطهاى است كه شناخت،
تعالى پيدا مىكند درحالى كه تغيير ماهيت نمىدهد، و ماهيت گسترش نيز پيدا كرده
است.