responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 41

مطهرى در روش فلسفى، بينش فلسفى و گويش فلسفى داراى نوآوريهايى بود كه تحقيق مستقل و جامع را مى‌طلبد. در اينجا به چند نمونه اشاره مى‌شود.

1- 11- قوه يا استعداد: حكمت‌مشاء به‌پنج جوهر معتقداست: هيولى، صورت، عقل، نفس و جسم. هيولى، ماده‌اوليه است. ابن‌سينا در شفا بحث مفصلى درباره هيولى دارد. از متأخرين، مطهرى نظرى خلاف حكماى پيشين حتى علامه طباطبايى دارد. نظر شهيد مطهرى در باب هيولى به شيخ اشراق نزديك مى‌گردد. ايشان در مقاله دهم كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم بحث مفصّلى در باب «قوه و فعل» دارد به نظر ايشان «تغيّر و تبدّل يكى از واضح‌ترين و مسلّمترين حقايق‌جهان‌است. فلسفه‌نيز با ديدى‌ديگر تغيّرات‌وتبدّلات طبيعت‌را بررسى‌مى‌كند.

آنچه درمورد فلسفه است طبق خاصيت مطالعات فلسفى، جنبه كلى و عمومى دارد. فلسفه از آن جهت تغيّرات و تبدّلات طبيعت را بررسى مى‌كند كه طبيعت نمايشگاه قوه و فعل است.

هيچ يك از دو مفهوم «قوه» و «فعل» در عين اينكه صادقند و حقيقت دارند يك مفهوم حسى نمى‌باشند. فلاسفه برهان عقلى اقامه مى‌كنند كه در جريان طبيعت و در نظام «زمان و مكان» پديدآمدن از هيچ محال است. هر حادث و پديده‌اى، به عقيده فلاسفه، مسبوق به «ماده» قبلى است. علاوه بر اينكه وجود «ماده»، شرط است. هر ماده‌اى براى هر صورت صناعى كافى نيست تا بشود مصنوع مورد نظر را از آن ساخت. هر ماده‌اى كه صورتى را مى‌پذيرد صفت مخصوصى دارد و آن ماده را «حامل آن استعداد» مى‌نامند.

اكنون نوبت آن است كه درباره‌هويّت و ماهيت اين‌صفت كه استعداد يا قوه ناميده مى‌شود بحث كنيم. به‌نظر مطهرى اين‌صفت يك صفت وجودى و واقعى است نه عدمى يا اعتبارى. در اينجا دو نظريه‌ديگر وجود دارد كه مطهرى هر دو را نقد و بررسى‌كرده و نظر خود را اعلام مى‌كند. طبق‌نظريه‌اول «قوه و استعداد» امر عدمى و طبق نظريه‌دوم امر اعتبارى‌است. طرفداران نظريه عدمى مى‌گويند اساسا استعداد و قابليت از نقصان‌وجود ناشى‌مى‌شود. پس‌اگر موجود به حدى برسد كه واجد تمام كمالات و صور باشد استعداد هيچ‌حالت جديدى در او نخواهد بود.

«هيولاى اولى» همان موجودى است كه در ذات خود واجد هيچ فعليتى نيست و به همين دليل استعداد همه چيز در او هست. اينكه گفته مى‌شود در «هيولاى اولى» استعداد همه چيز بدون استثنا و بدون تفاوت و بدون ترجيح هست به معنى اين است كه او از لحاظ نقصان وجود

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست