responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 409

المؤمنون ابوهم النور و امهم الرحمه.[1]

مثل المؤمنين فى توادّهم و تراحمهم كمثل الجسد.[2]

اينها فقط تشبيه نيست، واقعيت است. اگر بنا بشود در يك جامعه يك ايمان و روح واحد حكفرما باشد، تا حد زيادى افراد آن جامعه حكم اندام همان روح را پيدا مى‌كنند. خلاصه اينكه اين مسأله كه آيا جامعه ماهيت واقعى دارد يا نه، يكى از مسائلى است كه در باب جامعه طرح است، و از بحثهاى خوبى هم كه در تفسيرالميزان مطرح شده- بدون اينكه به اين آراء هم توجه داشته باشند- همين است كه مى‌گويند: قرآن به طور جدى براى جامعه وحدت واقعى قائل است؛ اجل، مدت، روح، حيات و سرنوشت مشترك قائل است، و اين يكى از بحثهاى قرآنى بسيار جالب است كه در جاهاى متعدد از الميزان بدان اشاره شده است و چنانكه گفتيم از نظر ما هم تا حد زيادى درست است يعنى جامعه حكم يك موجود زنده را دارد و حيات بر جامعه حكمفرماست، انفراد محض و مطلق در كار نيست.

آزادى- اصالت جامعه‌

همه كسانى كه به «اصالت اجتماع» معتقدند، يعنى انسان را فاقد سرشت، و تمام ابعاد وجودى او را ساخته مى‌دانند، جبرى فكر مى‌كنند و تز اصلاحى را قبول ندارند؛ چون قبول تز اصلاحى بر اساس اين است كه انسان بتواند خودش را اصلاح كند و حق و عدل و راستى را برپا دارد.

مثلًا دوركهايم جامعه شناس معروف فرانسوى شديدا به اصالت اجتماع معتقد است. او در


[1] - سؤال آيا تأثيرو تأثر دليل بر جدايى نيست؟

جواب: تأثير و تأثرى كه از آن يك شخصيت جديد به وجود آمده است. يعنى انسان به اعتبار يك شخص فقط قابليت اين را دارد كه اثر بپذيرد، و مقدار كمى هم مى‌توانند اثر بدهد. يك نفر در ميان ميلياردها افراد گذشته و حال يك ميلياردم مى‌تواند اثر بگذارد و اثر زيادى بپذيرد، بنابراين آن چيزى كه الان به نام شخصيتش هست و وجود دارد همان است كه جامعه به او داده است و اين شخصيت همان چيزى است كه همه به طور مشابه آن را گرفته‌اند و مجموع افراد يك واحد فرهنگى را تشكيل مى‌دهند و اگر ما وجود فرهنگى را درنظر بگيريم وضع همه ما مثل وضع عناصر آب نسبت به آب است.

[2] - جامع الصغير، ج 2، ص 155.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 409
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست