نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 390
اين چه نوع شناختىاست؟ اين همان شناخت
آيهاى است كه جلسه گذشته عرضكردم؛ يعنى خداوند به ذهن انسان خاصيتى داده كه از
آنچه مىبيند و حس مىكند، به عنوان علامت و نشانه استفاده مىكند تا درون و باطنى
را كه پشت آن است كشف كند. روان ناخودآگاه را بشر كشفكرد (نه اينكه احساسكرد،
كشفكرد)، غيبى را از شهادت كشفكرد. آيا سياره نپتون براى اولينبار بهوسيله
دوربين كشف شد؟ خير، مردى رياضيدان و ستارهشناس وقتى همه منظومه شمسى را زير نظر
گرفت گفت بايد در آن قسمت از فضا هم مدارى باشد و سيارهاى در آن مدار حركت كند،
نمىشود اين منظومه فقط از اين سيارهها تشكيل شده باشد، يعنى روى صفحه كاغذ وجود
نپتون را كشف كرد، بعدها- كه دوربينهاى قويتر اختراع شد- ديگران آنچه را كه او
قبلا با نيروى تفكر و تعقل از روى علائم و نشانهها كشف كرده بود تأييد كردند.
مقايسه شناخت ابراهيم (ع) و شناخت روانكاوان
فرق ابراهيم خليل با فرويد و همه روانكاوان عالم چيست؟ فرق ابراهيم
خليل با كسى كه سياره نپتون را كشف كرد چيست؟ فرقش اين است كه كار اينها مربوط به
جزئى از عالم است، آقاى فرويد از وجود انسان، جزء ديگرى و آن آقاى ستارهشناس از
جزئى از منظومه شمسى جزء ديگرى را كشف كرد، ولى ابراهيم خليل چه كرد؟ ابراهيم (ع)
سودا را يكسره كرد، تنها به روان انسان نگاه نكرد، تنها به خورشيد و ماه و زمين
نگاه نكرد، عالم طبيعت و حركت و عالم اجسام را يكسره زير نظر گرفت و گفت اين جهان
غيب و باطنى دارد. او اول خودش را موضوع مطالعه قرارداد. خودش را يك موجود متربّى
و متغير و مقهور و يك موجودى كه چه بخواهد و چه نخواهد قوه و قدرتى هست كه او را
گردش و حركت مىدهد (كوچك بوده، بزرگش كرده است و دارد پيرش مىكند) حس كرد. در
تمام وجود خودش تغيير و حركت را احساس كرد. اين دغدغه در وجودش پيدا شد كه بايد
تغيير دهنده و حركت دهنده و موتورى در عالم، موجود باشد. ابراهيم كه در غار زندگى
كرده است، در تقيّه زندگى كرده است و سالها در جايى بوده كه آسمان را نمىتوانسته
ببيند، براى اولين بار كه چشمش به يك ستاره طالع مىافتد، مىگويد: (هذا رَبىِّ؟)
(وقتى كه چيزى را مثل خودش مىبيند مىفهمد كه انسان است و نمىتواند ربّ او باشد)
آيا آنكه مرا تربيت مىكند، تغيير و حركت مىدهد، آن نيروى حاكم
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 390