نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 389
مىكنم كه تو اصلًا به بى شعورى بزنى در
حالى كه خودت هم نمىفهمى). يكى از افرادى كه دچار اين نوع بيمارىها بود و به
تخيلات و اوهام گرفتار بود، از جمله تخيلاتش اين بود كه هر وقت كسالت پيدامىكرد،
براى بهبود خودش نذر مىكرد يك چلو كباب بخورد!
پس نتيجه اول كشف روان ناخودآگاه اين بود كه مسأله اصالت روح را
بسيار روشن كرد، معلوم شد روان انسان خيلى عميقتر از اين حرف ساده بچهگانهاى
است كه چهار تا ماترياليست مىگويند: (حالات روانى انسان معلول) فعل و انفعال
شيميايى سلسله اعصاب است. نتيجه دوم، در (شناخت شناسى) است.
2- كشف روان ناخودآگاه و (شناخت آيهاى)
خودآگاه يعنى (غيب) نسبت به (شهادت). روان ناخودآگاه، غيب وجود انسان
است.[1] قبلا هم
غيب و شهادت مىگفتيم ولى اين طور معنا مىكرديم: شهادت يعنى اين بدن و غيب يعنى
روان (همين روان خودآگاه). امروز ثابت شده كه نه تنها شهادتى داريم (يعنى بدن) و
غيبى داريم (يعنى روان) بلكه يك غيب غيبى هم داريم كه همان روان ناخودآگاه است.
بدن خود را با حواس ظاهرى حس مىكنيم، روان را با حس باطن شهود
مىكنيم، اما روان ناخودآگاه را از كجا درك مىكنيم؟ آيا فرويد و امثال فرويد روان
ناخودآگاه را در لابراتوار كشف كردند؟ اگر در لابراتوار ببينند كه جسمانى است و
روان نيست. روان را كسى در لابراتوار نمىبيند (هيچ كس هم چنين ادعايى نكرده است)
و اگر بگوييد خودشان اين را در خودشان احساس مىكردند، آن وقت مىشود روان
خودآگاه. آرى، از مجموع علائم و نشانههايى كه در روان خودآگاه ديدند، كم كم آن را
كشف كردند. از اين علايم و بروزات و ظهورات، مخصوصا از آنچه كه در عالم رويا براى
انسان رخ مىدهد (به وجود روان ناخودآگاه پى بردند). عالم رؤيا براى فرويد يك كليد
حل معماى روان ناخودآگاه شد، يعنى از وجود رؤياها توانست پى ببرد كه انسان روان
ناخودآگاهى دارد كه نمىتوان آن را در زير ذره بينها ديد و يا شهود باطن كرد
(مثلا آگاهى روان شناسى از آن پيدا كرد). علائم در مجموع نشان داد كه ما يك چنين
غيب و پنهانى داريم.
[1] - اينكه خدا انسان را بهدلايل زياد بهگونهاى
آفريده كه بزرگترين آيهالهىاست يكىاز دلايلش هميناست.
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 389