نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 386
عوض كرده و بيرون آمده است. نظريه فرويد يكى
از آن نظريههاى غربى است كه در آن، زير پاى توجيه و تفسير (انسانيت) به كلى
روبيده مىگردد و فاتحه انسانيت خوانده مىشود.
اين نظريه جناب فرويد است. شما هر كارى كنيد و بگوييد آقاى فرويد! ما
ابوذر داريم، معاويه هم داريم، لومومبا داريم، موسى چومبه هم داريم، مىگويد از
نظر ماهيتى هيچ فرقى ميان ابوذر و معاويه، ميان لومومبا و چومبه، و ميان موسى و
فرعون العياذباللّه- نيست، چرا؟
همه يك چيز است، چيزى را كه معاويه مىخواهد ابوذر هم مىخواهد، آن
را كه چومبه مىخواهد لومومبا هم مىخواهد، لومومبا همان چومبهاى است كه تمايلات
حيوانى او اجازه ظهور و بروز پيدا نكرده و بعد به روان ناخودآگاه رانده شده و از
آنجا در لباس آزادىخواهى، عدالتخواهى، انسان دوستى، آزادگى و انصاف بيرون آمده
است، ابوذر هم نسبت به معاويه يك چنين آدمىاست.
ولى اين نوع تفسير و توجيه براى روان ناخودآگاه را ساير روانكاوان
نپذيرفتهاند.
نظريه يونگ در باب روان ناخوداگاه
فرويد شاگردى دارد به نام يونگ. او به روان ناخودآگاه معتقد است[1] ولى آن توجيهى را كه جناب فرويد
كرده است- كه تمام عناصر روان ناخودآگاه را عناصر رانده شده از روان خودآگاه
بالاخص عناصر جنسى تشكيل مىدهد- قبول ندارد. يونگ مىگويد قسمتهايى از روان
ناخودآگاه ما فطرى است و پايه انسانيت انسان را تشكيل مىدهد، يعنى احساس اخلاقى،
احساس عبادت و پرستش، احساس علم دوستى و حقيقت خواهى، احساس زيبايى دوستى و به طور
كلى همه احساسهاى انسانى انسان، اركانى در فطرت و سرشت او هستند و در روان
ناخودآگاه انسان وجود دارند، ولى اين عناصر روان ناخودآگاه قبل از آنكه از روان
خودآگاه ما چيزى رانده شود وجود داشتهاند. پس روان ناخودآگاه ما از دو قسمت تشكيل
مىشود:
قسمت عناصر اساسى فطرى خدادادى متعالى انسانى- كه اينها بايد باشد و
پرورش داده شود- و قسمت فطرى عناصر رانده شده از روان خودآگاه انسان. ولى امروز در
اصل اين مطلب كه انسان داراى دو روان است: روان خودآگاه و روان ناخودآگاه، و اينكه
روان ناخودآگاه حاكم
[1] - امروز در اينكه انسان داراى يك شعور مخفى و يك
روان ناخودآگاه است بحثى نيست.
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 386