responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 373

باشى، آهن (يعنى زور و اسلحه) داشته باش، آن كه زور دارد نان دارد. ولى اقبال روى روح و روان تكيه مى‌كند و مى‌گويد هر كسى كه خودش آهن است نان دارد. تعبير اميرالمؤمنين اين بود: كه روح مومن از سنگ خارا سخت‌تر است. اقبال مى‌گويد روح مؤمن آهن است. مقصود در همه اينها يك چيز است. به هر حال اسلام دعوت به قوت و قدرت مى‌كند.

ببينيد على (ع) در نهج البلاغه چقدر دعوت به قوت و قدرت كرده است و هرگز ضعف را شايسته جامعه اسلامى نمى‌داند. مى‌فرمايد:

«فَوَاللّه ما غُزِىَ قومٌ قَطُّ دارِهِم الّا ذَلّوا»[1]

. يا در جاى ديگرى مى‌فرمايد:

«ولا يَمنَعُ الضَّيمَ الذَّليلُ وَلايُدرَكُ الحَقُّ الّا بِالجِدِّ»[2]

هرگز به حق نمى‌توان رسيد مگر با جديت و كوشش، و هرگز آدم زبون نمى‌تواند با ظلم مبارزه كند و جلوى ظلم را بگيرد.

قدرت روحى و جسمى پيامبر (ص)

نويسنده كتاب، محمد پيامبرى كه از نو بايد شناخت،[3] دو چيز را خوب پرورش داده است (البته در اين كتاب نقاط ضعف زيادى هم هست، بالاخره يك خارجى بر همه مدارك- آنچنان كه بايد- تسلط ندارد) يكى از آن دو چيزى را كه خوب مجسم كرده، اين است كه پيغمبر (ص) در شرايطى قرار مى‌گرفت كه از نظر سياسى و اجتماعى اميدش از همه جا قطع بود، تمام شرايط عليه او بود و بين او و پيروزى به اندازه يك مو هم پيوند نبود ولى پيغمبر هيچ وقت اراده خودش را نمى‌باخت، اراده پيغمبر در همه احوال مانند كوهى بود كه يك ذره تزلزل در آن پيدا نمى‌شد. واقعا قدرت روحى پيغمبر در اين مدت بيست و سه سال عجيب است! وقتى انسان مطالعه مى‌كند، حيرت انگيز است و شاعر- كه ظاهرا حسّان بن ثابت است- در زمان خود پيغمبر درست گفته است:

لَهُ هِمَمٌ لامُنتَهى لِكِبارِها

وَ هِمَّتُهُ الصُّغرى اجَلُّ مِنَ الدَّهرِ

به علاوه پيغمبر از نظر قدرت و قوت ظاهرى هم مردى قوى بود، اندام پيغمبر، اندام يك دلير و يك دلاور بود. مردى قوى و شجاع بود و مجموع اندامش اندام يك مرد شجاع بود


[1] - نهج‌البلاغه، خطبه 27.

[2] - همان، خطبه 29.

[3] - نويسنده اين كتاب كونستان ويرژيل گيورگيو اهل رومانى است.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 373
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست