نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 35
3- 6- وضوح و فراگيرى و تسلسل روشمند: مطهرى
عميقترين نظريات فلسفى و دقيقترين و شايد گنگترين آنها را در دسترس فرهيختگان و
دانشپژوهان غيرمتخصص قرار داد، كه خود امتيازى است نادر. افزون بر اين، بررسيهاى
مطهرى متّصف به فراگير بودن و در برداشتن همه بخشهاى مسأله فلسفى مورد بحث است، به
آن سبب كه شهيد مطهرى تلاش مىكرده هر آنچه با آن مسأله مرتبط است، از قبيل مقدمات
و قضايايى كه بر آن مترتب شده برگزيند و با بحث و تحليل در برگيرد، همان طور كه در
تدوين مسائل، تسلسل روشمند و سازگارى منطقى هويداست، تا جايى كه مسائل و مباحث چون
سلسله زرين به هم پيوسته و استوارند كه برخى از آنها بر برخى ديگر مترتب است و به
انتظام در آمدهاند.[1]
7- رابطه دين و فلسفه (عقل ودين)
در دورهمعاصر سه جريان مهم درباره عقل و دين شكل گرفتهاست:
عقلگرايى حداكثرى، ايمانگرايى و عقلگرايى انتقادى. اين سه جريان، ناشى از مطرح
شدن اين پرسش است كه: آيا عقل در مقام داورى و اعتباردهى به اعتقادات و باورهاى
دينى، جايگاهى دارد يا خير؟
عقلانيت حداكثرى، ديدگاهى است كه كاربرى عقل را تا بيشترين مرز ممكن
و مجاز در قلمرو دين اثبات مىكند. و جايگاه عقل را در فهم و تفسير و تبيين و دفاع
عقلى از دين محترم مىشمرد و بر آن تأكيد مىوزرد و عقل را مخاطب اوليه اديان و
پيامبران الهى مىداند.[2]
آنچه درباره عقلانيت حداكثرى گفته آمد، در حقيقت چشماندازى است كه شهيد
مطهرى بر وفاق عقل و دين دارد. در انديشه ايشان باورهاى عقلانيت حداكثرى به روشنى
ديده مىشود. تلاش نظرى در جهت اثبات اصالت عقل در قرآن و سنت[3]،
تبيين فلسفه عقلى احكام[4]، مبارزه با
لغزشهاى عقل نظرى[5]، و اعتقاد
به خاتميت اسلام در عصر بلوغ و كوشش در جهت اثبات آن و سعى حوصلهسوز و طاقتفرسا
براى فهم و تفسير و تبيين و دفاع عقلانى از دين از آن حكايت مىكند كه ايشان بين
عقل و دين هميارى و داد و ستد ژرف قايل بود و