نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 321
و علت بسيارى از پديدهها كشف شد و آن
پديدههايى هم كه علت آنها مجهول ماند، يقين حاصل شد كه علتى از نوع علتهاى
شناخته شده دارد. اينجا بود كه بشر براى هميشه عذر خدا را خواست، زيرا جايى و پستى
برايش باقى نمانده بود. حالت خدا در اين وقت حالت كارمندى است در يك موسسه كه شغل
مهمى به او واگذار شده و آنگاه افراد شايستهترى پيدا مىشوند و تدريجا كارهاى او
را از او مىگيرند تا جايى كه پست او و مشاغل او يكجا گرفته مىشود و پستى و جايى
برايش باقى نمىماند. در اين وقت مدير مؤسسه مىآيد و ضمن قدردانى از خدمات گذشته
او براى هميشه عذرش را مىخواهد، ابلاغ خاتمه خدمت را به دستش مىدهد و براى هميشه
مرخصش مىنمايد.
اگوست كنت از خدا به (پدر طبيعت) تعبير كرده است. اين تعبير درباره
خدا نشان دهنده طرز تفكر كليسايى اوست. او با تعليمات كليسا مخالف است، اما تفكرش
درباره خدا تفكر كليسايى بوده و نتوانسته است خود را از اين طرز تفكر آزاد كند.
مجموع گفته اگوست كنت نشان مىدهد كه خدا در نظر او يعنى چيزى مانند
جزئى از جهان و عاملى در عرض ساير عوامل جهان، ولى عاملى مجهول و مرموز. از طرف
ديگر، پديدههاى جهان نيز بر دو قسم است: معلوم و مجهول. هر پديده مجهولى رابايد
به آن عامل مرموز و مجهول نسبت داد. طبعا هر چه پديدهها در اثر علم، مكشوف و
معلوم مىگردند از حوزه تأثير آن عامل مجهول كاسته مىگردد.
اين طرز تفكر، تفكر او تنها نبوده است، تفكر محيط و عصر و زمان او
بوده است.[1]
پستِ خدايى
پس عمده اين است كه به اصطلاح، مقام الوهيت را تشخيص دهيم و جا و
مقام و پست خدايى را بشناسيم. آيا جاى خدا در هستى و مقام الوهيت در عالم وجود اين
است كه او را در رديف يكى از موجودات عالم و جزئى از عالم بدانيم و در ميان كارهاى
جهان كارى را به او اختصاص دهيم و به اصطلاح تقسيم كار به عمل آوريم، آنگاه در
تشخيص كار مخصوص خدا كه چيست و چگونه است برويم ببينيم در ميان آثار و معلولات
كدام اثر است كه علت و سبب