responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 319

بنابراين از نظر او اين فقط يك فكر است براى انسان، مثل آنچه كه ما در باب توحيد مى‌گوييم كه اين فقط مربوط به مرحله شناخت است.

اسپنسر و ديگران به شكل ديگرى مطلب را گفته‌اند و آن اين است كه انسان، اولين بار به دوگانگى وجود خودش به معنى دوگانگى روح و بدن معتقد شد از باب اينكه در خواب مردگان يا افراد زنده را مى‌ديد، مخصوصا خواب ديدن مردگان. افراد كه مى‌مردند، بعد از مردن به خوابش مى‌آمدند، آنگاه فكر مى‌كرد كه اينكه در خوابش آمده يك موجودى است واقعا از خارج آمده نزد او، و چون مى‌دانست كه او جسمش در زير خاك پوسيده، پس معتقد شد كه او يك روحى دارد. اينجا بود كه معتقد شد همه ما انسانها روحى داريم و بدنى. بعد اين را تعميم داد به همه اشيا، يعنى براى همه اشيا جان قائل شد، آنگاه در گرفتارى و هنگامى‌كه با اين نيروهاى طبيعى مصادف مى‌شد، همچنان كه وقتى با يك انسان قدرتمند مصادف مى‌شد برايش هديه و نذر مى‌برد، احيانا تملّق مى‌كرد و از اين جور كارها، شروع كرد همين كارها را يعنى پرستش در مقابل نيروهاى طبيعت انجام دادن (اسپنسر مساله (پرستش) را توجيه مى‌كند كه اول بار (پرستش) از كجا پيدا شد)، و از اينجا پرستش نيروهاى طبيعت پديد آمد.

پس اگوست كنت فقط توجيه نظرى و فكرى مطلب را بيان مى‌كند، اسپنسر ريشه پرستش را بيان كرده كه اولين بار پرستش از كجا شروع شد، از پرستش نيروهاى طبيعت شروع شد و اين عملى است از قبيل تملّق‌ها و پيشكش بردنها و هديه بردنهايى كه انسانها براى انسانهاى زورمندتر از خودشان انجام مى‌دهند. همان طور كه براى انسانها هديه مى‌بردند براى آنها قربانى مى‌كردند، و همان طور كه در مقابل انسانها تملق مى‌گفتند در مقابل آنها عبادت مى‌كردند، ذكر مى‌گفتند و امثال اينها.

طبق اين نظّريه، با رفتن جهل يعنى شناختن علل (آن طور كه اگوست كنت مى‌گويد)، اعتقاد به اينكه اشيا جاندار نيستند و همه بى جان هستند قوت مى‌گيرد: دريا بى جان است، زمين بى جان است، باران بى جان است، و حتى اينكه انسان خودش هم يك روحى داشته باشد قهرا مورد شك و ترديد يا نفى قرار مى‌گيرد، در اين حال پرستش موضوع ندارد، يعنى با گسترش علم خود به خود مذهب منتفى مى‌شود.

انور خامه‌اى جواب مى‌دهد كه اين حرف به دلائلى درست نيست. يكى از دلائل اين‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 319
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست