نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 28
5- 2- گسترش ميزان آگاهى: مطهرى در طرح
مسائل فلسفى از آگاهىهاى طولى و عرضى ضرورى لازم برخوردار بود و از آنها به خوبى
بهره مىجست.
6- 2- نقّاد بودن: از مؤلفههاى مهم يك فيلسوف نقاد بودن است. مطهرى
نيز به عنوان يك فيلسوت از اين موهبت نصيب وافر داشته است. به گونهاى كه مىتوان
نقادى را از مهمترين شاخصههاى شخصيت او دانست. فيلسوف عقل محوراست و «يكى از
بارزترين صفات براى انسان همين تميز و جدا كردن است. جداكردن سخن راست از سخن
دروغ، سخن ضعيف از سخن قوى، سخن منطقى از سخن غيرمنطقى» معناى نقادى نيز جز اين
نيست[1] كه در
مطهرى به نحو اتَمّ وجود داشت.
7- 2- قدرت ابداع و ابتكار: به نظر مطهرى «اجتهاد واقعى اين است كه
وقتى يك مسألهى جديد كه انسان هيچ سابقهى ذهنى ندارد و در هيچ كتابى طرح نشده به
او عرضه شد، فورا بتواند اصول را به طور صحيح تطبيق كند و استنتاج نمايد.[2] مجتهد واقعى در هر علمى همين طور
است.[3] به ديگر
سخن مجتهد واقعى در هر علم بايد قدرت ابداع و ابتكار داشته باشد. مطهرى مصداق چنين
مجتهدى در حوزههاى مختلف از جمله فلسفه بود.
8- 2- روح علمى: «روح علمى، روح حقيقتجويى، روح بىغرضى، روح
بىتعصبى، روح خالى از جمود و روح خالى از غرور، آن كه روح علمى دارد اصالت را به
دلايل مىدهد و آن كه فاقد روح علمى است، مدعا را ملاك مىداند و نه دليل را. طبعا
دليلهاى پيدا كردنى، دليلهاى ساختگى و تراشيدنى، ديگر دليل واقعى نيست». مطهرى
چنين روحى داشت و اين از آثار او پيداست.
3- مكتب فلسفى استاد مطهرى
مكاتب فلسفى مسلمين عبارتند از: فلسفه مشاء، فلسفه اشراق و حكمت
متعاليه. روش فلسفه مشاء استدلال و برهان عقلى محض است. روش فلاسفه اشراق استدلال
و برهان عقلى و