نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 27
در سال 1346 با جمعى از دوستان به منظور
پاسخگويى به نيازهاى فكرى جامعه، حسينيه ارشاد را تأسيس[1]
و در سال 1349 برنامه و فعاليتهاى فكرى- فرهنگى مسجدالجواد را به عهده مىگيرد.
در سال 1351 به توصيه امام خمينى؛ دو روز در هفته به قم رفته و فلسفه، به خصوص
فلسفهى تطبيقى تدريس مىكند.[2] از سال
1355 در عرصهى سياست فعالتر شده[3] و در سال
1357 در پاريس فرمان تشكيل شوراى انقلاب را از امام دريافت مىكند و شوراى انقلاب
را تشكيل مىدهد.[4]
2- ويژگيهاى علمى مطهرى
1- 2- انصاف و مواجهه علمى: انصاف علمى و نقد عالمانه و رعايت ادب
قلم، درونمايه نوشتههاى مرحوم مطهرى است. از عرضه نابهنجار مسائل علمى و فلسفى
پرهيز داشت و جز به مواجههى علمى با انديشهها نمىانديشيد. هر انديشهاى را كه
درخور تأمل و بررسى مىديد منصفانه در او تأمل مىكرد و او را محققانه نقد
مىنمود.
2- 2- مراعات اصول زبان علمى: مطهرى در بيان مباحث، به خصوص فلسفه،
از اصول علمى كه عبارت است از به كارگيرى الفاظ گويا و شفاف و عدم بهرهگيرى از
تشبيهات اديبانه و نازكخياليهاى شاعرانه استفاده مىكرد و در عين حال خصايص بلاغى
زبان را فرو نمىگذاشت.
3- 2- پرورش معانى: يكىاز هنرهاىمطهرى پروراندن معانى بود؛ يعنى
موضوع را تعريف مىكرد و محل بحث و نزاع را مشخص مىنمود و لايههاى معانى موضوع
را مىشكافت و بر موضوع استدلالهاى گوناگون مىآورد. علل و نتايج موضوع را نيز
بررسى مىكرد.
4- 2- تفكيك موضوعات: جداسازى مباحث از يكديگر و در موضوع بحث كردن
ازويژگيهاى تفكرى ايشان است. براى مثال وقتى از فلسفه بحث مىكند ابتدا فرقهاى
فلسفه وعلوم ديگر را بيان و روابط حاكم بر هر يك را تبيين نموده، سپس وارد بحث
فلسفه مىشود.