responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 277

هگل مى‌گويد: «اين شى‌ء تمايل دارد به نفى خودش و به نقيض خودش كه اينها بايكديگر تناقض دارند و غير قابل جمع‌اند ولى در آن سومى اين تناقض حل مى‌شود به اين صورت كه آن سومى چنين قدرتى دارد كه اين دو را در آن واحد با يكديگر جمع كند.»

البته بايد متوجه بود كه؛ ما دو نوع تضاد داريم، يك نوع تضاد تضادى است كه جمع ميان اضداد محال است و در باب تقابل در منطق ذكر مى‌شود و تعريف خاصى دارد.

نوع ديگر تضاد اين است كه دو امر در صورتى كه با يكديگر اجتماع در وجود پيدا كنند، با يكديگر در حال جنگ و ستيزند، نه به معناى دو امرى كه اجتماعشان در وجود محال است.

در تضاد به معناى اول، هيچ وقت متضادين اجتماع در وجود ندارند، وجود هر كدام مساوى با عدم ديگرى است، مثلا كرويت و مكعب بودن يك شكل دو امر متضاد است يعنى محالست كه يك جسم در آن واحد هم كره باشد و هم مكعب باشد، اگر اين وجود دارد، آن وجود ندارد و برعكس. اين تضاد در اينجا مطرح نيست خيلى‌ها اشتباه كرده‌اند، آنجا كه فلاسفه و منطقيين مى‌گويند، (جمع ضدين محالست) اين نوع (تضاد) را مى‌گويند.

تضاد به‌معناى ديگر، يعنى دو امرى‌كه‌اجتماع‌در وجود پيدا مى‌كنند ولى بايكديگر در حال ستيزند، مانند دو دشمن. عناصر را به اين معنى متضاد مى‌گويند و لهذا به آنها آخشيج اصطلاح مى‌شود، كه همان معناى ضد را دارد يعنى عناصر با يكديگر يك نوع جنگ و ستيز- اثر مخالف روى يكديگر گذاشتن- دارند، در اين حد باز هم بزرگان دنيا قائل به تضاد هستند. در نهج‌البلاغه هم از تضاد به اين معنا ياد شده است در كلمات ائمه، زياد ديده شده است همچنين در اصطلاح فلاسفه‌اى كه جمع ضدين را محال مى‌دانند، باز از اين معنى ياد شده است.

تضادى كه در منطق ديالكتيك گفته مى‌شود يك شكل خاص دارد. اين تضاد به اين معناست كه در ذات هر چيزى بدون استثناء نطفه ضد خود، يعنى عامل ضد و از بين برنده خودش و به تعبير هگل عامل نفى خودش نهفته است، چيزى در عالم وجود ندارد كه نفى خودش را در بر نداشته باشد. مرگ خودش را در درون خودش در بر نداشته باشد و همين تضاد درونى و ذاتى اشيا هم علت حركت است. (حركت) معلول (تضاد) است، يعنى اگر تضاد نبود حركت نبود و اين حركت هم به اين شكل صورت مى‌پذيرد كه شى‌ء ضد خودش را نفى مى‌كند. و بعد در مرحله ديگر تركيبى ميان حالت قبلى و حالت بعدى صورت مى‌گيرد، ولى‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست