نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 274
يك نقطهاى هست، آيا اين آنها و نقطهها را
ذهن ما انتزاع مىكند، همان طور كه در يك جسم نقاطى را فرض مىكند و يا ميان دو
جزء يك خط نقطهاى فرض مىكند در حالى كه نقطه واقعى وجود ندارد؟ آيا در يك حركت،
(آن) ها و نقطههاى مكانى كه جسم در طول زمان و مكان اين آنها و نقطهها را
مىپيمايد و در هر آنى در نقطهاى هست، اينها را ذهن ما فرض مىكند و آنى و
نقطهاى وجود ندارد، بلكه آنچه هست يك وجود سيال و متصل است و ذهن در مورد اين
وجود سيال و متّصل مىتواند اين نقاط را بسازد و فرض كند؟ اگر چنين است پس، از اول
تا آخر، يك وحدت در كار است. همان طور كه در خط كه يك واحد است ذهن ما آن را تجزيه
مىكند، حركت هم در واقع واحد سيال متصل است، يك واحد پيوسته است نه اجزاء منفصل و
اين تجزيهها را ذهن مىكند. هر حركتى وحدتى است در عين كثرت، يك وحدت واقعى كه
ذهن كثرت را برايش اعتبار مىكند.
نقطه مقابل اين نگرش اين است كه همان طور كه ذهن درهر آنى يك نقطهاى
از حركت را فرض مىكند، در واقع هم بودنهاى مجزّايى وجود دارد، يعنى در اين نقطه
يك بودن است و در نقطه ديگر بودن ديگر و در آن سوم و نقطه سوم بودن ديگر، يعنى سه
بودن است در اينجا.
اگر ما سه نقطه فرض كنيم- كه البته فرضى محال است- سه نقطه مكانى، سه
آن زمانى و سه بودن، اين بودنها ديگر با هم وحدت ندارند، يعنى در واقع بودن اول از
بين مىرود، بودن ديگرى موجود مىشود، باز آن هم از بين مىرود و باز بودن ديگرى،
و ديگر رابطهاى بين هيچ يك از اين بودنها نيست و در نتيجه هيچ حملى هم در اينجا
ديده نمىشود، يعنى نمىتوان ميان اين مراتب بودن حملى بر قرار كرد، چون وحدتى در
كار نيست و اين بودنها مثل آجرهايى كه كنار يكديگر چيده شدهاند و اشيا منفصل از
يكديگر مىباشند. مىگويند: اگر حركت را بشكافيم و تحليل كنيم همين است. ما در
واقع شىء در حال لغزش و سيلان نداريم و حركت نمىتواند متصل واحد باشد، شما خيال
مىكنيد كه واحد است، همان گونه كه خيال مىكنيد جسم واحد است. جسم در واقع از
اجزاء منفصل تشكيل شده و چشم شما خطا مىبيند. حركت را هم شما خيال مىكنيد كه
واحد است، بودنهاى متوالى است، بودنهايى كه كنار يكديگر قرار گرفتهاند.
بنابراين آن نظريه كه حقيقت حركت را يك سيلان متصل واحد تحليل مىكند
اين نظريه
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 274