نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 266
يعنى حرارت را موجب انجماد و سرما را باعث
بخار شدن آب مىيافتيم، از نظر عقل ما هيچ تفاوتى نمىكرد؛ يعنى انجماد در اثر
برودت و تبخير در اثر حرارت را ضرورت عقلى ايجاب نمىكند بلكه صرفا يك قضيه وجوديه
است. در عالم تا به حال اين طور بوده بدون آنكه خلاف آن هم ضرورت داشته باشد.
اين كلام تا اينجا بسيار درست است. حتى امثال بوعلى هم كه گويا به
اين مطلب پى بردهاند در كلماتشان طرح شده كه براى علومطبيعى كه هميشه بر تجربه
استوار است و تجربه هم ضرورت بهدست نمىدهد چه فكرى بايد كرد. با توجه بهاين
نكته، علوم و قوانينطبيعى چهنحو مىتوانند اعتبار داشته باشد؟ آيا مىتوان
قوانينتجربى را تحت ضابطه عليت فلسفى درآورد؟
در اين زمينه مىگويند در مواردى كه تجربه رابطهاى را نشان مىدهد
مثل اينكه حرارت موجب تبخير و برودت انجماد مىآورد، در اين گونه موارد در واقع يك
عليتى وجود دارد و بدون عليت نمىتواند باشد و آن علت واقعى محال است جاى خود را
به ديگرى بدهد. ولى اينكه آن علت همين باشد كه ما آن را با حواس خودمان به وسيله
تجربه و آزمايش كشف كردهايم مشكوك است. و لذا علوم تجربى روز به روز تغيير
مىكند، يك قانونش نسخ مىشود و قانون ديگرى جايگزين قانون قبلى مىگردد.
مثلا يك روز وقتى مىديدند سنگ را كه از بالا رها مىكنيم زمين
مىافتد، مىگفتند كشش در خود سنگ وجود دارد كه مايل است خود را به مركز زمين
برساند و اين حكمىبود كه بر اثر تجربيات مكرر همه بر آن متفق بودند ولى پس از
آمدن نيوتون مطلب عوض شد و گفتند خير اين سنگ نيست كه ميل به پايين آمدن دارد بلكه
جاذبه در زمين است كه سنگ را مىكشد و پس از آن هم نظريه نسبيت مطرح گرديد و در
نظريه قبل تجديد نظر شد.
بنابراين، اين مقدار ثابت و متيقّن است كه رويدادها بدون علت نيستند
ولى آيا علم به آن علتها خواهد رسيد يا نه، معلوم نيست و اينكه ما به مجرد آنكه
رابطهاى را كشفمىكنيم نام آن را علت مىگذاريم خطاست، خير. اينها علتهاى حقيقى
نيستند، نه حرارت علتتبخير است، نه برودت علتانجماد و نه جاذبه علت پايين آمدن
سنگ. اينجا فرق ميان ناموسطبيعت و قانون عليت به خوبى روشن مىشود. مثلا به حسب
ناموس طبيعى ما تا به حال هر چه ديدهايم يك انسان اگر بخواهد متولد شود يك راه
بيشتر ندارد حتما بايد جنس مذكر و جنس مؤنث هر دو
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 266