responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 261

يعنى در عالم عين همانند عالم ذهن جريان استدلال حكم فرماست.[1]

در منطق هگل هر چه را كه مى‌شود به ذهن نسبت داد، همان را به خارج بايد نسبت داد، نه چيز ديگرى را. اگر ما به ذهن تصديق را نسبت مى‌دهيم و مى‌گوييم ذهن است كه تصديق مى‌كند عين همين را به خارج هم نسبت مى‌دهيم و مى‌گوييم خارج هم تصديق مى‌كند، يعنى همين در خارج تصديق است و اين عين وجود تصديق است در خارج، همچنين انكار كه نقطه مقابل تصديق است و امرى ذهنى است، در خارج هم عينا همين صورت وجود دارد.[2]

سخن فلاسفه اسلامى در باب ذهن و عين‌

ذهن و عين دو چيزند، نه ذهن و عين يكى است و نه عالم عين جريانش مانند عالم ذهن عبور از مقدمه به نتيجه است‌[3] طرز عملكرد ذهن يك نوع است و جريان عالم عين نوع ديگرى است و صد در صد مسانخ يكديگر نيست. يك چيزهايى در ذهن ممكن است وجود داشته باشد، در صورتى كه در عالم عين، آنها مصداق و واقعيت ندارند.

مثلا در عالم ذهن ما يك چيز را تكثير مى‌كنيم، يعنى برايش كثرت به وجود مى‌آوريم و اين كثرت را موضوعى قرار مى‌دهيم و محمولى قرار مى‌دهيم و ميان موضوع و محمول رابطه بر قرار مى‌كنيم- رابطه ضرورى- و حال آنكه در عالم عين، موضوع و محمول اصلًا دو تا نيستند و كثرت ندارند كه در عالم عين مطرح بشود كه آيا رابطه اين دو تا ضرورى است يا غير ضرورى؟ كثرت را خود ذهن ايجاد مى‌كند، بعد كه كثرت را ايجاد كرد، رابطه را هم خود ذهن ايجاد مى‌كند.

مثلا ما مى‌گوييم: انسان موضوع است، حيوان محمول است، بين انسان و حيوان رابطه‌اى است و اين رابطه، رابطه ضرورى هم هست، و اين نسبت، نسبت ضرورى است. مسلما انسان در ذهن يك معنى و مفهوم است و حيوان معناى ديگرى است كه محمول واقع مى‌شود و اين محمول براى موضوع اثبات مى‌گردد، به طور ضرورى هم اثبات مى‌شود.

اما ببينيم كه در عالم عين قضيه چگونه است؟ آيا در عالم عين يك چيزى انسانيتى دارد و


[1] - مجموعه آثار، ج 13، ص 200.

[2] - همان، ص 542.

[3] - همان، ص 200.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست