responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 253

علتش را به علتى و آخرش يا به جايى مى‌رسيم و يا نمى‌رسيم. اگر به جايى نرسيم پس به توضيحى نرسيده‌ايم يعنى جهان توضيح داده نشده‌است، چون الف را اگر توضيح بدهيم به ب، ب خودش نياز به توضيح ديگرى دارد و آن ج است، در نتيجه الف هم براى توضيح نياز به ج دارد و همين طور. پس جهان توضيح داده نمى‌شود. اگر هم برسيم به علت نخستين سلسله توضيحات در يك جا مى‌ايستد كه آن علت نخستين است. پس فلسفه از ايفاى نقش خود باز مى‌ماند، چون ممكن است كسى بپرسد خود علت نخستين را چگونه مى‌توان توضيح‌داد يا چرا علت نخستين، علت نخستين شده‌است؟ پس خودش بى‌توضيح مى‌ماند. لذا مادّيون و الهيون كه خواسته‌اند جهان را از راه عليت توضيح دهند به همين دليل موفق نشده‌اند، يكى عله‌العلل را خدا مى‌داند، يكى سوفسطايى شده و عله‌العلل را ذهن دانسته و ديگرى مادى شده و عله‌العلل را ماده دانسته‌است، ولى به هر چه برسيم بالاخره علت نخستين بدون توضيح مى‌ماند.

هگل مى‌گويد پس توضيح اساسى جهان توضيح از راه دليل است نه از راه علت. فرق است ميان علت و معلول و ميان دليل و نتيجه. دليل آوردن و نتيجه گرفتن، آن نوع عملى است كه ذهن انسان انجام مى‌دهد. مثلا مى‌گوييم: (زاويه الف با زاويه ب و زاويه ب با زاويه ج مساوى است). بعد از اين مقدمه فورا نتيجه مى‌گيريم كه: (زاويه الف با زاويه ج مساوى است). اينجا رابطه علت و معلولى نيست. نه زاويه (الف) علت است از براى (ب) و نه زاويه (ب) علت است از براى (ج) و نه آن دو مقدمه علت است از براى اينكه زاويه (الف) مساوى زاويه (ج) باشد. ولى آن دو مقدمه يعنى (مساوى بودن زاويه الف با زاويه ب) و (مساوى بودن زاويه ب با زاويه ج) منطقا نمى‌تواند غير از اين نتيجه بدهد كه زاويه الف مساوى با زاويه ج باشد چون دليل (مقدمات و ترتب آنها)، نتيجه را در بطن خودش دارد يعنى عقل حكم مى‌كند كه نمى‌تواند غير از اين باشد.

هگل مى‌گويد فلاسفه در امور جزئى هم اشتباه مى‌كنند كه خيال مى‌كنند عليت مى‌تواند آن امور را توضيح دهد، يعنى توضيح، كاذب است. وقتى از شما مى‌پرسند كه (چرا آب يخ بسته است؟) اشتباه است اگر جواب دهيد كه (چون درجه حرارت زير صفر است). اگر كسى بپرسد چرا اگر درجه حرارت زير صفر باشد آب بايد يخ مى‌بندد؟ چرا بر خلاف اين نيست؟ و اگر بر خلاف بود چطور مى‌شد؟ آيا اگر اين جور مى‌شد تناقضى در جهان بود؟ اگر زير صفر

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 253
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست