نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 240
ذكر كرده مثال خيلى واضحى است- راست هم
مىگويد- اگر ما پرندهاى را مدتى در كنج قفسى حبس كنيم (مثلا بيشتر از يك سال)،
بعد رهايش كنيم، مىبينيم قدرت پروازش را از دست داده است.
در خود انسان اين قضيه خيلى محسوس است. شايد اگر كسى قيافه شناس باشد
و كمى در اين مسائل دقت كرده باشد، اگر در حمام هم- يعنى مىخواهم بگويم به قرائن
لباس نه- افراد مختلفى را ببيند مىتواند تميز بدهد كه مثلا اين آدم اهل كار است،
اين كارگر است، دهاتى است و آن ديگرى ادارى است. يك آدمى كه هميشه پشت ميز
مىنشيند و از پشت ميز هم كه حركت مىكند، باز سوار اتومبيلش مىشود و پشت فرمان
اتومبيل است تا مىرود به خانهاش، از آنجا دو مرتبه برمىگردد اصلًا كارش اين
است)، يا آدمى كه هميشه در بيابانها زندگى مىكند، زياد حركت مىكند، بيل مىزند،
جست و خيزهاى زياد مىكند، يك جور اندام دارند؟ اگر آدم در تمام دهات بگردد-
اربابهايش نه، زندگى آنها مثل زندگى ادارى است- در تمام كشاورزها و به طور كلى
مردمى كه كار مىكنند، يك آدم خپله آنچنانى پيدا نمىكند كه مثلا پيه خيلى زياد
زير پوستهايش جمع شده و شكمش جلو آمده باشد و قدرت راه رفتن نداشته باشد. تا در
محيطى زندگى مىكند كه بايد كار كند و راه برود، وضع ساختمان بدنىاش هم مساعد با
همان [محيط] است. اگر در محيطى زندگى مىكند كه از اين عضو استفاده نمىكند، كم كم
تغييرات پيدا مىشود. البته ابتدا نامحسوس است و اثرش فقط در اين است كه مىبيند
نمىتواند راه برود. شايد اگر قرنها بگذرد و اين جور آدمها تناسل كنند، كم كم
پاهايشان بكلى حذف شود و به صورت يك خيك در بيابند! يك آدمى كه هيچ وقت راه
نمىرود و از پا استفاده نمىكند، طبق نظر لامارك كمكم بايد پاهايش حذف شود و يك
خيك بشود! البته اين حرفها تا اندازهاى درست است و نظريه صحيحى است. مىگويد پا
كه در مارها حذف شده است، اين طور بوده كه اينها در ابتدا پا داشتهاند و از
جانورانى كه پا داشتهاند مشتق شدهاند، ولى وضع محيطشان طورى بوده كه مجبور
بودهاند خودشان را پنهان كنند، بخزند بروند زيرزمين (به خزيدن احتياج داشتهاند)،
مثل مواقعى كه خود آدم مىخواهد خودش را در گوشهاى پنهان كند، مىرود مىخزد،
ديگر احتياجى به پا ندارد، با شكم بايد حركت كند. اينها چون نسلها و قرنها به اين
وضع زندگى كرده و لامارك در توجيه عقايد
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 240