نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 238
هم در همان محيط قرار گرفته است كم كم بيشتر
مىشود، بعد در نسل او و همين طور نسلهاى بعدى ادامه پيدا مىكند.
مثال معروفى كه ذكر كرده است موضوع زرافه است. مىگويد مثلا ما زرافه
را مىبينيم كه قسمت قدّامى بدنش از قسمت خلف بدنش بلندتر است و مخصوصا گردنش خيلى
درازتر است. علت اين بوده است كه اين حيوان در يك محيطى قرار گرفته كه در آن محيط
آذوقه و علف روى زمين نبوده و مجبور بوده كه از درختها تغذّى كند و برگ درختها
را بخورد، مجبور بوده گردن خودش را بكشد و قسمت قدّامى بدن خودش را هميشه به طرف
بالا كش بياورد. اين عمل مرتب تكرار شده است و در اثر تكرار، خود به خود گردن اين
حيوان در همان زمان حيات خودش يك مقدار كشيدهتر شده است. «مثل اينكه مىگويند
واليبال بازى كردن قد انسان را بلند مىكند». او اين كار را كرده، و گردنش يك ذره
بلند شده است، به شرط اينكه نر و ماده هر دو اين طور باشند، او مىگويد انتقال از
راه وراثت شرطش اين است كه اين خصوصيت در هر دو جنس باشد، زرافه نر اين كار را
كرده، زرافه ماده هم اين كار را كرده است، بعد اين دو توالد كردهاند، بچهاى كه
از اينها به وجود آمده، از همان ساعت اول با گردن مثلا يك سانتى متر بلندتر به
دنيا آمده است. بچه او هم كه بزرگ شده، در همين محيط بوده و باز مجبور بوده است از
برگهاى درختها استفاده كند، باز مجبور بوده گردن خودش را كش بياورد و مرتب كش
آورده است، گردن نسل بعدى مثلا دو سانتى متر از نسل پيشين درازتر بوده است و همين
طور ... تا به اينجا رسيده است.
روى همين حساب خواسته است تمام تغييرات و اختلافاتى را كه ميان انواع
موجودات زنده هست، از همين راه توجيه كند. مثلا فرضكنيد انسان را حالا مىبينيم
بهاين شكل مستوىالقامه است، روى دو پا راه مىرود، دستهايش اين جور و انگشتهايش
اين جور است، مىگويد اين انسان با آن گوسفند در ابتدا يك جور بودهاند، اين
محيطهاى مختلف است كه گوسفند را تدريجا به آن شكل خاص در آورده است و انسان را به
اين شكل خاص، و او نفى مىكند كه غير از محيط چيز ديگرى هم تأثير داشته باشد،
مىگويد باور نكنيد كه غير از محيط چيز ديگرى تأثير داشه باشد. حتى مدعى شده است
طيورى كه تصوير آنها در معابد و مقابر قديم مصر هست با طيورى كه امروز در خود محيط
مصر وجود دارد، يك شكل و يك وزن
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 238