responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 233

مى‌دهد: براى رسيدن به فلان شهر از فلان راه برو، يعنى اگر مى‌خواهى به فلان مقصد بررسى بايد از فلان وسيله استفاده كنى. امر مشروط، ارشاد به يك مصلحت است، همچنان‌كه انتخاب هر وسيله‌اى براى رسيدن به غايت خاصى مصلحت است. ولى امر مطلق امرى است كه مشروط به هيچ شرط نيست، فرمانى است كه ضمير مى‌دهد نه به عنوان مصلحت و نه به عنوان وسيله و راهى براى وصول به هدف و غايتى، بلكه صرفا به عنوان يك وظيفه و يك تكليف و يك مسئوليت. پس مقصود از تكليف عبارت است از فرمان بلاشرط بلكه صرفا به عنوان يك وظيفه و يك تكليف و يك مسئوليت. پس مقصود از تكليف عبارت است از فرمان بلاشرط ضمير به كارى. و هر كارى كه به خاطر احساس اين تكليف انجام گيرد، آن كار اخلاقى است.

سخن كانت دو مرحله دارد: يك مرحله مربوط به علم النفس و روان شناسى است. يعنى بايد قبول كنيم كه ضمير انسان دوگونه فرمان به انسان مى‌دهد: مطلق و مشروط.

فرمانهاى مشروط همانها است كه انسان را به تلاش معاش وا مى‌دارد. فرمانهاى مطلق، فرمانهايى است كه دستورهاى اخلاقى صادر مى‌كند. ضمير انسان در آن قسمت كه چنين فرمانهايى صادر مى‌نمايد (وجدان اخلاقى) ناميده مى‌شود.

مرحله دوم، مربوط به رفتار انسان است. انسان مى‌تواند از فرمانهاى مشروط ضميرش اطاعت كند و در حقيقت از تمايلات و غرائز خود پيروى نمايد و مى‌تواند از ضمير اخلاقى خود كه ماوراء ميل‌ها است اطاعت نمايد كه در اين صورت، رفتارش اخلاقى خواهد بود.

از كجا مى‌فهميم كه فرمانى كه از ضمير خود دريافت مى‌داريم يك فرمان مطلق است نه مشروط. به عبارت ديگر معيار اينكه فرمانى كه به ما رسيده الهام وجدان اخلاقى است يا ناشى از تمايلات است چيست؟

معيارهاى كانت چنين است: نظر به اينكه كار اخلاقى با كار مصلحت‌آميز دو تاست، فرمان اخلاقى، كلى و عمومى است. كانت مدعى است كه فرمان وجدان اين است كه: «بنابر قاعده‌اى رفتار كن كه به موجب آن‌درهمان‌حال بتوانى بخواهى كه آن قاعده يك قانون كلى باشد.»

پس هر فرمانى كه از ضمير درباره امرى يافتى، بينديش و ببين آيا مى‌خواهى اين كار و اين راه يك قاعده عمومى باشد، ميان خود و ديگران در اين جهت فرق نمى‌گذارى، پس آن يك دستور اخلاقى است. اما اگر آن را فقط براى خود مى‌خواهى و نمى‌خواهى قاعده عمومى‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست