نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 210
است عوارض و ظواهر (فنومنها) را كه به حس
درمىآيند ادراك كند و از ادراك ذوات (نومنها) كه مظهر عوارض و ظواهرند عاجز است.
در مورد ظواهر هم ذهن انسان به واسطه خاصيتهاى مخصوص خود، صورتها وشكلهاى مخصوص
به آنها مىدهد كه هرگز نمىتوان مطمئن شد در كه واقع و نفس الامر هم به همين شكل
و صورت كه در ذهن ظاهر مىشوند هستند يا نه؟
كانت مىگويد حواس تنها مواد وجدانيات و معلومات را به ذهن مىدهند و
ذهن از خود مايه به آنها مىدهد و به آنها صورت مىبخشد تا قابل ادراك شدن
مىشوند. مىگويد انسان هر چيزى را كه تصور مىكند در ظرف زمان و مكان تصور مىكند
و براى وى ممكن نيست چيزى از امور عالم را در غير اين دو ظرف ادراك كند، ولى زمان
و مكان وجود خارجى ندارند بلكه دو كيفيت ذاتى ذهن هستند و صورتهايى هستند كه ذهن
به محسوسات خود مىدهد و اگر اين مايه را ذهن از خود نمىافزود جز يك عده تأثيرات
پراكنده متفرق غير مرتبط چيزى وارد ذهن نمىگشت يعنى تصور چيزى براى ذهن دست
نمىداد، مثلا ما از خورشيد يك تصور واضح داريم و حال آنكه آنچه به وسيله تأثيرات
حسى وارد ذهن شده گرمى و روشنايى و رنگ بوده و اگر ذهن روى خاصيت مخصوص خود براى
اينها جايگاه مكانى و زمانى تعيين نمىكرد و به اين وسيله اينها را به يكديگر
مرتبط نمىساخت هرگز تصورى از خورشيد برايش دست نمىداد. در مقام تشبيه مىگويد:
«معلوم را تشبيه مىكنيم به غذايى كه بايد به بدن برسد و بدل به ما
يتحلّل شود. براى اين مقصود بايد مواد خوراكى از خارج داخل معده شود. پس خوراكها
به منزله احساساتند و شيرهها حكم زمان و مكان را دارند. اين مقدار كه گفته شد،
درباره وجدانيات يا تصورات اوليهاى است كه ما از اشيا (عوارض و ظواهر) داريم، اما
هنگامى كه بخواهيم آن اشيا را موضوع احكام قرار داده تحت كليات درآوريم و قوانين
علمى و كلى بسازيم يك عده معقولات ديگر كه آنها نيز مخلوق ذهن هستند و از حس به
دست نيامدهاند دخالت مىكنند و صورت كلى و قانون علمى به آنها مىدهند. اين
قوانين كه همه معلومات بالاخره ناچار تحت اين قوانين در مىآيند صرفا مخلوق خود
ذهن است، ممكن است در واقع و نفس الامر قوانين ديگرى بر اشيا حكومت كند.»
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 210