responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 154

كدام يك از اين دو راه را بايد انتخاب كرد؟ مى‌گويند تو اگر بخواهى از آن راه روشنفكرى خودت بروى كه اول فكر آنها را مثل خودت درست كنى، همان طور كه به خيال خودت به حقايق اعتقاد دارى و اوهام و خرافات را دور ريخته‌اى، اول ذهن آنها را از اوهام و خرافات خالى كنى، بعد اينها را رهايى بدهى، هيچ وقت موفق نمى‌شوى. ولى چه بسا اگر بر همان خرافات تكيه كنى، با تكيه بر خرافات بهتر بتوانى آنها را نجات دهى. اگر حقيقت را به آنها بگويى آنها را دشمن خودت كرده‌اى، اصلًا حقيقت را به آنان نگو، بر خرافات آنها تكيه كن. مثلا ممكن است اين آقاى روشنفكر با احساسات ناسيوناليستى‌[1] ميانه خوبى نداشته باشد، از آن آدم‌هاى به اصطلاح انترنا سيوناليست باشد، بگويد: (تمام خاندان بشرى يك جامعه هستند، همگى انسان هستند، احساسات ناسيوناليستى يعنى چه)؟ اگر چه ملتى دارد ملت او را مى‌چاپد ولى او مى‌گويد: من اول بايد افكار ناسيوناليستى اين ملت را كه خرافه مى‌دانم از كله‌شان بيرون‌كنم و روى معيارهاى انسان گرايى و انترنا سيوناليستى تكيه كنم.

مى‌گويند اين روشنفكر هيچ گاه موفق نمى‌شود، ولى اگر بر معيارهاى ناسيوناليستى تكيه كند كه خود آقاى روشنفكر آن را قبول ندارد و فورا يك نيرو به وجود آورد، با اين نيرو به هدف خودش كه رهايى اين مردم از ظلم است مى‌رسد، يعنى با يك انديشه غلط، يك تئورى غلط و يك فرضيه خرافى به هدف خود نائل مى‌شود. حتى در جامعه‌اى كه انديشه‌هاى مذهبى صددرصد خرافى دارد، روشنفكر امروز چه فكرى مى‌كند؟ (خودش يا مذهبى نيست يا لااقل مذهبش مثل مذهب آنها نيست). آيا اين روشنفكر براى نجات و رهايى جامعه خودش، اول براى زدودن خرافات اقدام مى‌كند؟ نه، از همين نيروهاى خرافى استفاده مى‌كند و جامعه‌اش را نجات مى‌دهد. مى‌گويند: اين دليل بر آن است كه براى موفقيت در عمل ضرورت ندارد كه هميشه آن تئورى، آن فرضيه و آن طراحى كه مردم آن را به مرحله اجرا مى‌گذارند صحيح و درست و حقيقى و واقعى باشد. پس كسانى كه به فلسفه عمل چسبيدند حرفشان اين بود كه اصلًا ما نبايد وسواس حقيقت را داشته باشيم، و اين از گذشته هم اشتباه بوده است كه اين همه وسواس حق و باطل را داشته‌اند، ما بايد دنبال نتيجه برويم. اين يك طرز فكرى است (البته من اين را قبول ندارم) غير از آن طرز تفكرى است كه مى‌گويد عمل معيار انديشه است.[2]


[1] - مجموعه آثار، ج 13، صص 486- 489.

[2] - همان، صص 486- 489.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست