نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 147
سخن كانت در ردّ برهان وجودى
اين برهان وجودى در ميان حكماى بعدى اروپا همين طور دنبال شده است.
از جمله بيانى اسپينوزا حكيم معروف آلمانى يهودى الاصل دارد ولى چون در بيان، حرف
خيلى تازهاى نيست، ديگر منمعطل آن نمىشوم. لايبنيتس يكى از حكماى معروف اروپا
(كه او هم آلمانى است) همين برهان را باز به شكل ديگرى قبول و تقرير كرده است،
ولىكانت آلمانى آمده و اين برهان را رد كرده است. اين امر نشان مىدهد كه اين
برهان، برهان قوى نبوده و رد او هم رد بجايىاست و مابهجاى اينكه حرف اسپينوزا و
لايب نيتس را بخوانيم و خودمان را معطل كنيم، فقط حرف كانت در رد نظريه آنها را
برايتان نقلمىكنيم. كانت گفتهاست:
«چون در براهين حكما بر اثبات وجود بارى نظر دقيق مىكنيم، مىبينيم
همه منتهى به سه برهان اصلى مىشود: يكى (برهان وجودى) كه آنسلم آورده و دكارت و
هم مشربان او يعنى اكثر حكماى جزمىو اصحاب عقل همان را به عبارات مختلف
پذيرفتهاند و به طور خلاصه اين است كه ما تصور كمال و ذات كامل را داريم، و ذاتى
كه وجود نداشته باشد كامل نيست، چون ما تصور كامل را داريم و اگر وجود نداشته باشد
كامل نيست، پس اين تصور داشتن ملازم وجود داشتن است). ذات كامل حقيقى ترين ذوات
است، پس چگونه ممكن است وجود نداشته باشد؟ و لزوم وجود براى ذات كامل مانند لزوم
درّه است براى كوه يا لزوم وجود زاويه است براى مثلث. ولى عجيب است كه اين
استدلاليان توجه نمىكنند كه وجوب كمال براى ذات كامل، پس از آن است كه ذات كامل
را متحقق بدانيم. (مىگويد شما كه مىگوييد ذات كامل، تا كمالش هم ثابت بشود، هنوز
بحث در اصل وجود آن است). آرى، كوه اگر موجود باشد، دره لازم است اما اگر كوه
نباشد، دره هم نخواهد بود، و نيز ضرورت وجود زاويه براى مثلث سبب ضرورت وجود مثلث
نمىشود (اگر مثلث باشد، زاويه دارد اما آيا چون مثلث زاويه مىخواهد، حتما بايد
مثلثى وجود داشته باشد؟ نه). به عبارت ديگر تصور دره را براى كوه واجب مىدانيم
(اما به شرط اينكه كوهى باشد). اما وجود كوه از كجا واجب شد؟ پس همچنين تصديق
مىكنيم كه تصور وجود براى تصور ذات كامل، واجب است اما تحقق وجود ذات كامل از كجا
واجب است؟ (اگر ذات كاملى باشد، ما برايش تصور وجود مىكنيم اما از كجا كه وجود
داشته باشد؟). اين حكم در مقام تمثيل مانند آن است كه كسى
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 147