responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 145

اگر برهان را اين چنين تقرير كنيم ملازمه غلط است يعنى لازمه وجود نداشتن آن ذات اعلى و اكمل اين نيست كه ما او را تصور نكرده باشيم و تصور ما از ذات بزرگتر تصور ذات بزرگ‌تر نباشد. پس، از اين نظر خلفى لازم نمى‌آيد، ذات بزرگ‌تر چه وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد تصور ما از ذات بزرگ‌تر تصور از ذات بزرگ‌تر است. پس نمى‌توان از تصور ذات بزرگ‌تر وجود خارجى ذات بزرگ‌تر را استنتاج كرد. پس (شى‌ء از تصور استنتاج نمى‌شود).

ديگر آنكه مدعا واقعيت ذات بزرگ‌تر باشد. پس بايد چنين بگوييم كه ما ذات بزرگ‌تر را در خارج در نظر مى‌گيريم، آنگاه مى‌گوييم: (اين ذات بزرگ‌تر خارجى بايد وجود هم داشته باشد والّا ذات بزرگ‌تر نيست زيرا ذات بزرگ‌تر موجود از اين بزرگ‌تر مفروض بزرگ‌تر خواهد بود. پس ذات بزرگ‌تر مفروض ذات بزرگ‌تر نخواهد بود).

بديهى است كه در اين تقرير، وجود به منزله يك صفت و عارض خارجى بر ذات اشيا فرض شده است يعنى براى اشيا (و در ما نحن فيه براى ذات اعلى و اكمل) قطع‌نظر از وجود، ذات و واقعيتى فرض شده است، آنگاه گفته شده است كه وجود لازمه ذات بزرگ‌تر است، چه، اگر ذات بزرگ‌تر وجود نداشته باشد، ذات بزرگ‌تر نخواهد بود زيرا ذات بزرگ‌تر موجود از ذات بزرگ‌تر غير موجود بزرگ‌تر خواهد بود.

تفكيك ذات اشيا از وجود در ظرف خارج، و توهّم اينكه وجود براى اشيا از قبيل عارض و معروض و لازم و ملزوم است، اشتباه محض است. اشيا قطع نظر از وجود، ذاتى ندارند.

اينكه ذهن براى اشيا ذات و ماهيتى انتزاع مى‌كند و وجود را به آن ذات نسبت مى‌دهد و حمل مى‌كند، اعتبارى از اعتبارات ذهن است و بس.

عليهذا راه صحيح فقط اين است كه بگوييم: بديهى است كه حقيقتى ماوراء ذهن موجود است، يعنى بر خلاف نظر سوفسطائيان همه چيز خيال‌اندر خيال نيست، آنگاه بگوييم: آنچه حقيقتا موجود است و واقعى است و اصيل است خود وجود و هستى است نه چيزهاى ديگر كه ذهن آنها را فرض مى‌كند و هستى را به آنها نسبت مى‌دهد، بلكه واقعى بودن هر چيز به ميزان بهره‌اى‌است كه‌از هستى دارد، و بلكه واقعى بودن هر چيز عين بهره‌ور بودن آن از هستى است.

آنگاه بگوييم هستى كه خود حقيقت است، عين بزرگى، جلال، عظمت، كمال، وجوب،

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست