responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 144

تصور كند ايراد نگرفته. بعد مى‌گويد:

«چنين ذاتى البته وجود هم دارد، به دليل اينكه ما تصور كمال مطلق و كامل مطلق را داريم (چه ملازمه‌اى است ميان اين و آن؟ اين طور مى‌گويد:) زيرا اگر وجود نداشته باشد، بزرگترين ذاتى كه به تصور آيد كه وجود داشته باشد، از او بزرگتر است و اين خلف است.»

مى‌گويد من ذاتى را تصور مى‌كنم كه ازاو بزرگتر و كاملتر نباشد، اين يا وجود دارد يا وجود ندارد، اگر وجود دارد همان است كه من مى‌گويم، اگر وجود ندارد پس ذاتى كه بزرگترين ذاتها باشد و وجود هم داشته باشد، از ذاتى كه بزرگترين ذاتها باشد و وجود نداشته باشد كامل‌تر است. پس كاملتر از آنچه كه من تصوركردم فرض شد و اين خلف است.[1]

بعد مى‌گويد: «پس يقينا ذاتى هست كه هم در تصور، هم در حقيقت، بزرگترين ذات باشد و او خداست.»

نكته اساسى در اين برهان- همچنان كه از والد كولپه در مقدمه‌اى بر فلسفه مى‌گويد- اين است كه شى‌ء (در اينجا وجود خداوند) از تصورى استنتاج مى‌شود. اين برهان از نظر شكل قياسى از نوع (برهان خلف) است كه در منطق معروف است. گذشته از اينكه نقطه ضعف اساسى اين برهان همان است كه آن را (نكته اساسى) مى‌نامند ما اين برهان را از نظر انطباق با برهان خلف تجزيه و تحليل مى‌كنيم. برهان خلف استدلال بر مدعاست از راه غير مستقيم، يعنى از راه ابطال نقيض مدعا، و چون ارتفاع نقيضين محال است پس خود مدعا حق است.

عليهذا يكى از پايه‌هاى برهان خلف امتناع نقيضين است.

در اين برهان آن چيزى كه مدعا قرار مى‌گيرد به دو نحو قابل تقرير است: يكى آنكه مدعا نفس تصور ذات برتر و بزرگتر باشد، پس صورت برهان چنين مى‌شود: (ما ذات بزرگتر يا وجود كامل را تصور مى‌كنيم و بايد آنچه ما تصور مى‌كنيم وجود داشته باشد زيرا اگر وجود نداشته باشد ما ذات بزرگتر را تصور نكرده‌ايم).


[1] - خلف يعنى كه من فرض كردم پس خودش نيست.( آن ذاتى كه من تصور كردم كه بزرگ‌ترين ذاتهاست، بزرگ‌ترين ذاتها نيست). اول يك چيزى را فرض مى‌كنيم. بعد روى عارضش مى‌گوييم فلان چيز به عوارضش هست، چون اگر نباشد لازم مى‌آيد نقيض آنچه كه فرض كرديم در حالى كه خود آن را فرض كرديم. پس با وجود اينكه اين را فرض كرديم، نمى‌شود نقيضش باشد، پس خودش اصل است، پس آن لازم هم برايش درست است.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست