responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 136

تجرد نفس‌

مساله تجرد نفس و براهين آن، داستان مفصلى در فلسفه- خصوصا فلسفه اسلامى- دارد.

فلاسفه اسلامى براى اين مساله اهميت فراوان قائل بوده‌اند. از دو فيلسوف بزرگ يونانى افلاطون و ارسطو كه انديشه‌هايشان بيش از ديگران وارد جهان اسلام شد، افلاطون نفس را از جهان ديگر و موجود قبل از بدن مى‌داند، اما ارسطو نفس را حادث با حدوث بدن مى‌شمارد.

از نظر افلاطون قطعى است كه نفس باقى است و نمى‌ميرد ولى از نظر ارسطو چطور؟ آيا ارسطو نفس را باقى مى‌داند؟ آيا ارسطو اساسا نفس را مجرد مى‌داند يا آن را صورتى مانند ساير صور طبيعيه مى‌شمارد؟

از نظر تاريخ فلسفه، نظر ارسطو روشن نيست. مسلمين چون اثولوجيا را از ارسطو مى‌شمردند و در آن كتاب، نفس باقى دانسته شده است طبعا نظر ارسطو را در بقاى نفس با افلاطون يكى مى‌شمردند و به ابهامى كه از اين جهت در كتاب‌النفس ارسطو وجود دارد توجهى نمى‌كردند. اما اكنون كه روشن شده اثولوجيا از ارسطو نيست طبعا اين سوال باقى است كه آيا ارسطو به تجرد و بقاى نفس قائل بوده يا نه؟ شارحان اسكندرانى كتب ارسطو نيز در اين جهت با يكديگراختلاف داشته‌اند. ثامسطيوس به بقاى نفس معتقد بوده و اسكندر افريدوسى به فناى آن.

بوعلى در نامه‌اى خطاب به شخصى به نام الكيا ابوجعفر محمدبن الحسين‌بن مرزبان درباره «اختلاف الناس فى امر النفس» مى‌نويسد:

«و اما مطلبى كه درباره اختلاف مردم، خصوصا احمق‌هاى مسيحى بغداد، در مساله نفس و حيرت و ترديدشان در اين امر ذكر كرده همان طور است كه گفته است. پيش از اين اسكندر افريدوسى و ثامسطيوس و غير اين دو نفر (از شارحان ارسطو) نيز در اين مطلب مردد مانده‌اند و هر كدام از يك جهت خطا و از يك جهت ديگر درست رفته‌اند. علت اين است كه نظريه صاحب منطق (ارسطو) برايشان روشن نبوده است و نمى‌دانسته‌اند كه ارسطو چه نظرى داشته و چه مى‌خواسته است بگويد.»

اين نامه را عبدالرحمن بدوى در آغاز مباحثات به عنوان جزئى از مباحثات چاپ كرده‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست