responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 134

است كه منشأش شعور و اراده باشد و حركت طبيعى حركتى است كه منشأش خواست و شعور و اراده نيست. آن‌گاه حركت طبيعى را به دو قسم طبعى و قسرى تقسيم مى‌كنند و مى‌گويند وقتى حركتى مقتضاى طبيعت است‌ (لَوخُلّىَ و طبعَه) يعنى طبيعت بما هو قطع‌نظر از هر عامل خارجى به مقتضاى ذات خود آن را انجام مى‌دهد، اين حركت طبعى است، و حركت قسرى حركتى است كه طبيعت آن را انجام مى‌دهد ولى تحت تأثير يك عامل خارجى. در مثالهايى كه قديم ذكر مى‌كردند مى‌گفتند: اگر سنگ را رها كنيم و آن را از تأثير همه عوامل (آن وقت به عامل جاذبه اعتقاد نداشتند) آزاد بگذاريم، اين خود سنگ است كه به طبيعت خود پايين مى‌آيد، پس حركتش حركت طبعى است. ولى اگر ضربه‌اى به اين سنگ وارد كنيم اين سنگ مى‌رود بالا، خيلى هم مى‌رود بالا و اگر هوا مانع نشود (به تعبير بوعلى: (لولا مصادمة الهواء المخروق لوصل الى سطح الفلك) به فلك هم مى‌رسد. حالا چرا سنگ روبه بالا مى‌رود؟ چه بنا بر نظر قدما كه مى‌گفتند سنگ به طبع خودش پايين مى‌آيد و چه بر مبناى جديد كه مى‌گويند جاذبه سنگ را پايين مى‌آورد، اين سوال پيش مى‌آيد كه چرا وقتى به سنگ ضربه وارد مى‌كنيم سنگ رو به بالا مى‌رود؟ اين مسأله از زمان ارسطو مطرح بوده ولى جواب درستى به آن نداده بودند. جوابى كه خود ارسطو به اين سوال داده، خيلى ضعيف است. از حرفهاى خيلى خوبى كه در فلسفه اسلامى پيدا شده توجيه حركت قسرى است. ارسطو معتقد بوده علت اينكه به طرف بالا مى‌رود هوااست كه از زير به او فشار وارد مى‌كند؛ يعنى ما وقتى به سنگ ضربه مى‌زنيم در هوا موج ايجاد مى‌كنيم، موج هوا فشارى ايجاد مى‌كند و فشار هواست كه سنگ را به سمت بالا مى‌برد. در آب هم همين طور است. يك شناگر كه يك حركت به آب مى‌دهد يك موج از پشت سرش پيدا مى‌شود و آن موج او را جلو مى‌برد. پس بنابراين الان كه سنگ بالا مى‌رود، اين سنگ نيست كه بالا مى‌رود، اين هواست كه او را بالا مى‌برد.

ولى بوعلى و امثال او نظريه ديگرى دارند و مى‌گويند: ضربه در طبيعت سنگ اثر مى‌گذارد و در طبيعت سنگ ميلى پيدا مى‌شود و آن ميل كه در درون خود سنگ است او را به بالا مى‌كشاند، يعنى يك نيرويى كه اسم آن را ميل مى‌گذارند آن را مى‌كشاند به بالا. مسأله ميل از حرفهايى است كه در دوره اسلامى پيدا شده است.[1]


[1] - همان، ج 7، صص 406 و 407 و ج 6، ص 598.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست