responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 56

نمونه‌هاى تاريخى مهم‌

در اينجا نمونه‌هايى را ذكر مى‌كنيم كه بيانگر تلاش و كوشش مخالفان براى انكار فرزندى حسنين عليهم السّلام و در برگيرنده استدلال و احتجاجات ائمه عليهم السّلام در اين زمينه است. بعضى از آنها متضمن استدلال به آيه مباهله است:

1. ذكوان، غلام معاويه گويد:

معاويه گفت: مبادا بفهمم كه احدى اين دو كودك را فرزندان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى‌نامد، بگوييد: فرزندان على عليه السّلام.

مدتى پس از آن، معاويه مرا امر كرد كه فرزندانش را به ترتيب شرافت بنويسم. پس فرزندان وى و فرزندان پسرانش را نوشتم و فرزندان دخترانش را رها كردم. نوشته را برايش آوردم، نگاهى به آن انداخت و گفت: واى بر تو! بزرگان فرزندانم را فراموش كرده‌اى؟ گفتم: كى؟ گفت: آيا فرزندان فلان دخترم فرزندانم نيستند؟ آيا فرزندان فلان دخترم فرزندانم به شمار نمى‌روند؟ گفتم: خدايا آيا فرزندان دخترانت فرزندان تو هستند، اما فرزندان فاطمه فرزند رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيستند؟! گفت: تو را چه شده؟ خدا تو را بكشد! احدى اين سخن را از تو نشنود.»[1]

2. امام حسن عليه السّلام چنين با معاويه احتجاج فرمود:

«فأخرج رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله من الأنفس معه أبى، و من البنين أنا و أخى، و من النساء فاطمة أمىّ، من النّاس جميعا، فنحن أهله، و لحمه و دمه، و نفسه، و نحن منه و هو منّا؛[2]

از ميان همه مردم، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از «أنفس»، پدرم، و از فرزندان، من و


[1] - همان، ج 2، ص 176.

[2] - ينابيع الموده، ص 479، نقل از: زرندى مدنى و نيز ص 52 و 482؛ تفسير برهان، ج 1، ص 286؛ امالى طوسى، ج 2، ص 172.

نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 56
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست