اين دفاع از صلح امام حسن عليه السّلام تنها براى اين بود كه امويان
و شخص معاويه را رسوا كرد و او را وادار ساخت تا اهداف شوم خود را علنى كند، و نيز
فرصت نابودى اسلام و از بين بردن اهل بيت و شيعيان را از امويان گرفت و راه را
براى قيام و انقلاب امام حسين عليه السّلام و نابودى حكومت پليد امويان و محو آن
از صفحه روزگار براى هميشه هموار كرد.[3]
مواضع مهم
مواردى از تأكيدات و تصريحات امام حسن عليه السّلام مبنى بر اين كه
وى فرزند پيغمبر است و از اهل بيت او- كه خدا طاعتشان را واجب كرده-، بيان شد.
امام حسن عليه السّلام با اين تصريحات مىخواست توطئه شوم و پليد دشمنان اهل بيت
را خنثى سازد و مسأله امامت و اهل بيت عليهم السّلام را در وجدان و شعور امت
مسلمان زنده نگه دارد.
از موارد ديگر، وصيت امام حسن عليه السّلام است كه در آن فرمود وى را
در كنار جدّ بزرگوارش دفن كنند. هر چند امام- همانطور كه خود در همين وصيت اشاره
كرده و حوادث آينده او را تصديق كرد[4]- كاملا
مىدانست كه عايشه و بنى اميه
[2] - آل ياسين، الامام الحسن بن على عليهما السّلام، ص
149.
[3] - اخبار الطوال، ص 220 و 221؛ بحار الانوار، ج 44،
ص 2.
[4] - ر. ك: بحار الانوار، ج 44، ص 141- 143 و 151-
156،( نقل از: عيون المعجزات، معتزلى، كافى، علل الشرائع، امالى مفيد، الخرائج و
الجرائح و ديگران)؛ فتوح ابن اعثم، ج 4، ص 207 و 208؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص
44؛ امالى طوسى، ج 1، ص 161؛ علل الشرائع، ج 1، ص 225؛ الخرائج و الجرائح، ص 223؛
تذكرة الخواص، ص 213؛ مقاتل الطالبيين، ص 74 و 75؛ اخبار الطوال، ص 221؛ شرح نهج
البلاغه، ج 16، ص 14 و 15 و 50- 51؛ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 225؛ ابن حمّاد، الفتن،
ص 40؛ تهذيب تاريخ، ج 4، ص 229 و 230؛ الجوهرة فى نسب الامام على و آله، ص 32؛
وفاء الوفاء، ج 2، ص 48؛ آل ياسين، صلح الحسن، ص 32؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 187؛
مقتل خوارزمى، ج 1، ص 139؛ كشف الغمه اربلى، ج 2، ص 211 و 212؛ ارشاد مفيد، ص 212
و 213؛ ح حلم اهل البيت الامام الحسن بن على، ص 252؛ ذخائر العقبى، ص 142؛ اثبات
الوصيه، ص 160؛ الاستيعاب در پاورقى الاصابه، ج 1، ص 377؛ انصاب الاشراف، ج 3، ص
61- 65،( نقل از: تاريخ ابن عساكر، ج 12، ص 63 و نيز ج 4، ص 99)؛ و از اثبات
الهداة، ج 5، ص 170؛ از اصول كافى، ج 1، ص 304 و از الخرائج و از نظم درر السمطين،
ص 203؛ الغدير، ج 11، ص 14؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 61.